8/31/2010

کمیته شمال - ببرهای مازندران

دونامه ازدورفیق ازشهرگلوگاه - مازندران

______________________

این همشهری مایادش رفت بگویدکه هوش وذکاوت واستعداددرخانواده باقردائی ،چیزیست ذاتی وفطری که فرزندانش ازپدربزرگ وپدربه ارث برده اند.یادش رفت که بگویدپسربزرگ دائی باقربدلیل عشق وعلاقه اش به علم وتحصیل،وبدلیل کمبودمعلم واستادریاضی درچندمدرسه مختلف درس می داد،اغراق نمی کنم ودروغ هم نمی گویم باجرات تمام میگویم که هرکسی که دلش خواست می تواندازفارغ التحصیلان ودانشجویان ومحصلین منطقه ازروستای لمراسک تاشهرگلوگاه،بپرسدکه فرزنددائی باقرچگونه مدرس ومعلمی برای آنان بود همان هائی که خوشبختانه ازلحاظ درجات تحصیلی به مکانهاومقامهائی رسیده اندمنجمله خودم.همشهری ماصحبت ازاستعدادرفیق ش...دربازی شطرنج به میان آوردندامابایداضافه کنم که همین شخص درست بافتوای آن خمینی هندی زاده درحرام بودن بازی شطرنج،این نابغه شهرگلوگاه دربین شطرنج بازان محله خودمسابقه شطرنج برگزارکرده بودهرچندکه دو یاسه بازی رقابتی بین این رفیق ورقیبانش حتی نصف روزراهم گرفته بوداماسرانجام همه رقباباختند.تنهارقیب سرسخت ایشان یکی ازدوستانش ازشهرساری بودکه اونیزسرانجام باسختی تمام باخت

_______________________________

شهرگلوگاه سرزمین باهوشهاونابغه های کمونیست وفدائی

رفقای فدائی بادرودبه همه شما
:


درسایت کمیته انقلابی شمال مطالبی رادرباره مادرفدائی نازخانم عسگری خواندم .من فرزندیکی ازفامیلهای نزدیک این مادرشجاع دل هستم .
درشهرماگلوگاه ،همه این مادرستمکش رازن دائی صدامی زدند.وهمسرایشان راهم باقردائی .مادرفدائی ،صاحب ۹فرزند،چهارپسروپنج دختربود،که اکثرفرزندانش تحصیلات عالی راطی کردند.بعدازپیروزی انقلاب اکثرفرزندان این مادرگرامی ،به جنبش چریکهای فدائی خلق ،وصل می شوند.درسال۱۳۶۳و۶۴باحمله ارتجاع وحزب الله چماقدار,دوفرزندایشان وعروس خانواده اش دستگیروباخیانت آشکاروعلنی آقای علی کشتگر،ابتداموردشکنجه های شدیدفیزیکی ،درزندانهای وکیل آبادمشهدوزندان بخش هشت ساری قرارگرفته ودرسال ۱۳۶۵ حتی تاپای اعدام هم پیش می روندوروزهای ستمکشی مادرفدائی وباقردائی ازهمان روزهاشروع می شود

رفیق البرز:مسئول ک.خ.ا.ک (بخش دوم)

کمونیستهای بالفطروواقعی ایران یک طرف کمونیستهای احمق وبزدل طرفی دیگر
طی دودهه اخیر،بی هیچ شک وتردیدی ،نسلی ازستمکش ترین کمونیستهای ایرانی ،ازدادن قربانی وجانباختن تاتحمل فشارهای مضاعف وکمرشکن اجتماعی وشرایط حادسیاسی ،خط وخطوط وحدومرزخودرابابزدلهاوترسوهای کمونیست مآب جداکردند،همان نسلی که عشق به مبارزه برای زحمتکشان ورنجبران ایران زمین راازکسانی به ارث برده اندکه آنان تادم مرگ دردل وروح وجوداین نسل ستمدیده حضوری نزدیک وقابل لمس داشتند،وهرگزازهم دورنشدند،ودرعوض درست خلاف این جبهه وسنگربندی،افرادوجماعتی افسارگسیخته وقاطی کرده ،که حقیقتاًهم بالاخانه خودرابه هرکس وناکسی اجاره داده بودندباگذاشتن دْمشان روی کولشان ،ودرست خلاف عشق وعلاقه کمونیستهای ستمدیده،به عشق قرتی بازیهاوخوشگذرانیهای به سبک سیستم کثیف بورژوازی وامپریالیستی،کول بارننگ آورخودرابرپشت خرابش انداخته وبه عشق (خارج رفتن)به مانندگله های هزارراْسی گاووگوسفند،ازکشورخارج شدند.درفاصله بین سالهای ۱۳۶۸تا۱۳۷۰همگان شاهدفراربزدلانه اینگونه جماعت کمونیستی بودیم.باتمام این احوال نسل کمونیستهای ستمکش ،بامشاهده خروج گله ای وگوسفندی رمیده ،امیدواربودندکه شایدبااسکان گرفتن این گاومیشهای سیاسی درخارج ازایران،جنبش کمونیستی ایران،پروبالی بخودگرفته وباپوست اندازی خود،به ترمیم کلیه زخمهای وارده برپیکره زخمین کمونیست ایران پرداخته واین جنبش باهیکل واندامی دیگر،جبهه نهائی وسرنوشت سازرابانه تنهاحکومت نجس وکثیف اسلامی ،که کلیت امپریالیسم جهانی باتمام جیره خواران ریزودرشت اش ،مشخص ومعین کند،تعیین این جبهه اساسی که بخوردتوی سرتک تک آن کمونیستهای بی خایه وبی بیضیه ،..نخواستیم...طی پانزده سال گذشته تنهاعمل مثبتی که انجام داده اند،تاسیس طویله خانه ای باانواع واقسام گاوکمونیسم ،هلندی واسرائیلی وآلمانی وآمریکائی وفرانسوی وبلژیکی وایتالیائی وووو...
دوحرف کاملاًحساب شده رارفقای جوان کمونیست برسرزبانهای مبارزین داخل کشورانداخته بودندکه هردوسخن حقیقتاًگرانبهابود.می گفتند درزمان شاه پهلوی،ساواک شاه وقتی یکی رابااسم ونام (گاو)دستگبرمیکردوبه زندان می انداخت این گاوازآن طرف زندان آزادکه می شدبرای خودش یک پرفسوربه تمام معنامی شدوحکومت ننگین بادستگیری هرچه روشنفکروسیاست مدارکمونیست وپرفسورهای روزگار،ازدردیگرزندان(گاومیش)به تمام معناتحویل اجتماع داد.
آن شکنجه گرساواک شاهی که امروزه شکنجه گرحرفه ای حکومت ننگین شده نیزخوب حرفی رابه بزدلان کمونیست می گفت .عده زیادی ازاین کمونیستهای بی خایه وبی بیضه سیاسی که باخوردن چندلگدبه ماتحتشان وچندکشیده وسیلی جانانه ،زبان به اعتراف می گشودند،ازدهان این شکنجه گرمی شنیدند.(این حرفهاواقعیت داردوازخودمن نیست می توانیدازهمان کمونیستهای بزدل پرس وجوکنید):که می گفت :...شمامادرق.....ه هااقلاًاگرمی خواهیدکمونیست بازی دربیارین ..کمونیست ایرانی باشین شماهاکه کون مبارزه کردن رانداشتید گه خوردین که وارداین راه شدین....
امروزنسل انقلابی وکمونیستهای واقعی شاهدوناظراماکن وجایگاههائی ست که همان گه خوران کمونیست ومارکسیست لنینیست ،بااشغال کردن آن اماکن ،بابُزَک کردن صورت وهیکل وباسنهای نیمه عریان خود،مشغول عربده کشیهای کمونیستی هستند.جماعت حقیقتاًکون برهنه ترازآخوندوملا،که دراین دنیا،دنیائی که دیگرحتی سنگش روی سنگ دیگرش بندنیست،معلوم نیست چه خزعبلات ولاطائلاتی رامی بافند.این پرفسورهای گاومیش شده،درکلیه زبان بازیهای خود،هم مردم ستمدیده ایران راخرفرض کرده اندوهم نسل کمونیستهای ستم دیده وستمکش را.

ف.....ه خانه های هرزه سیاسی چون حزب توده وجریان نجس فدائیان اکثریت بایدک کشیدن اسم وآرم ومارک کمونیسم وسوسیالیسم ،چنان عربده های لات منشانه ولمپنیسمی سرمی دهندکه هرعرق خوربدمست هم درمقابل آنان لُنگ می اندازد.جاکش شده های سیاسی درباندفدائیان اقلیت وآن باندپنج نفره اتحادفدائیان کمونیست ،ازلحاظ گه خوری سیاسی ،تشکیلاتی ،ایدئولوژیکی،به درجه ای ازمریضی تب آوررسیده اندکه جهت سیرنگه داشتن شکم همیشه گرسنه یشان وارضاع زیرشکم وزیرکمرخمیده شده یشان ،دست به هرنوع گه خوری بیش ازحدسیاسی زده وبرای حفظ بقاوزندگی کثافت بارخودتن به هرنوع تن فروشی و (تفویض)داوطلبانه تن می دهند.بدبخت وبیچاره وفلک زده های دوروبروپیرامون اشرف دهقانی وآن همیشه طوطی سخنگوی(چریکها)ودراصل بلبل وطوطی شیرین زبان مجاهدین خلق (آقای مهدی سامع بعدازاین هوش وحواس ات را شش دُنگ جمع وجورکن )آنچنان به دریوزگی وسیه روزی وفلاکت وبدبختی به تمام معناافتاده اندکه جهت حفظ بقای ددمنشانه خود،درجنگل وحوش کمونیستهای خارجه نشین ،حتی به خودنیزترحم به خرج نمی دهند من وامثال من وآن رفیق شباهنگ رادآن کمونیست معروف دراینترنت (سربلند)وآن رفقادرگروه نوزده بهمن ودیگران پیش کششان ...نه... نه چراپیش کششان ..قرارنیست که دیگرهیچ چیزی را،حتی بی مصرف ترین شئ ووسیله ای درجنبش کمونیستی ایران را(پیشکش)این ناخلفان ونامردهای کروکوروافلیج شده سیاسی کنیم .هرگزوابدا....بلکه بایدآنان رابازوربازووزبان واسلحه (زورگوئی مطلق)پیشکش همان جنبش کمونیستی ونوین ایران کنیم.تاببینیم این پرفسورهای گاوماده شده ،بعدازبیست سال چریدن وجویدن ،چندمن شیرپاک درپستانهای سیاسی ،تشکیلاتی شان دارندواین حق بی چون وچرای نسل کمونیستهای ستمکش وستمدیده ایرانی ست که تاآخرشیره این جماعت گاوشده راکشیده وبدوشند.
نمی دانم کمونیستهای شجاع دل وانقلابی ومبارزایران،دریک چراگاه پرازخروالاغ سیاسی ،چگونه می توانندخرترین خرهاوالاغ ترین الاغهای سیاسی کمونیست راازهم تشخیص دهند،اماتشخیص این نوع خروالاغ سیاسی دربین مابقی ،برای من سهل وآسان بود.جنبش کمونیستی ایران باتمام وفرازونشیبهای سیاسی ،اجتماعی خودپرفسورگاوشده وخرترازخران عرعرکن درکمونیست کارگری،(خرترین)دیگری به چشم خود،نه دیده ونه خواهددید.وفکرنکنم هیچ ماده خروالاغی،کره سیاسی چون ح.کا.کا بزایدواگرهم زائیده شده ،لطفاًوخواهشاًماراهم مطلع سازید.تاماهم بی بهره نمانیم.
این حزب(خرترین خرترینها)هرازچندگاهی برای آنکه حق وحقوق بخورونمیرش ازطرف(اسرائیل)قطع نشود،مجبوراست ودراجبارهم هرنوع سخنی خطاواشتباه ست.عربده ها(بخوانید عرعرهای تازه)سردهد.درچراگاه پرمنفعت ووفورنعمت کمونیستهای خارجه نشین،این گاوپیشانی سفید،آنقدردرحرامزادگی ایدئولوژیکی خودغرق وغوطه ورشده است که دردرون حزبشان ،غوزبالاغوزکه چه عرض کنم..گ....زبالاگ....زوگه اندرگه شده است ..رهبرعظیم الشاُن این حزب ،جناب مستطام حاج شیخ الحمیدالتقوائی ، آن چنان درچراگاه پرمنفعت سرگیجه ومخ گردان شده است که مانندسلف ناخلفش خمینی حرامزاده ،به بالکن جمارانی این حزب رفته ،وباحرکات برف پاکنی دستش ،به طرفداران وهواداران صدنفره خود،درسراسرگیتی،چنین اعلام می کند:...آهای مردم...من قیام شماراازپشت صفحه تلویزیون دیدم ...(منظوراصلی اش این بودگورپدرمردم ....انشاالله اون گلوله ای که می خوادبه من بخوره به شمابخوره )
...........
ای تف وگه همه کمونیستهای ستمدیده وستمکش ایرانی براون سبیل ها واون گوربابات...اگربگویم بی شرف که بی شرفترین بی شرفها،اگربگویم حرامزاده سیاسی که حرامزاده ترین حرامزاده ها،خودت هستی وخودت وخودت.
..........
درف.....ه خانه سیاسی شده ح.کا.کاکه حتی یک آدم معمولی وعاقل وبالغ دربین آنان یافت نمی شود،گاوچرانی سیاسی وخردوانی ایدئولوژیکی،آنقدرشدیدوهیجان آوراست که هرمادربه خطائی عکس کریه المنظرآن بچه مسلمان قرتی ،منصورحکمت دیوانه ومُنگول وروان پریشان راباقراردادن درکنارتصویرکارل مارکس این نابغه قرن،برای خود،دکان وبقالی بازکرده وباعربده کشی های کمونیستی اش،هرچه کارگروکارگری راخروالاغ پنداشته وباطرْرْقهای مختلف نان آلوده به گْه وپِهِن سیاسی رابه نرخ روزنوش جان می کند.خرهاوگاوهاوالاغهای سیاسی که تعدادآنان صدنفرهم بیشترنبوده وهمه عضوکادرمرکزی این حزب هرزه بشمارمی رونددراصل همان گاوشده هائی هستندکه ازدردیگرزندانهای حکومت نجس اسلامی ،خارج شده اند....
(آخه باباجان شماهاکه کونش رانداشتید گْه خوردیداسم خودراکمونیست گذاشتید.گْه بیشترازدهانتان خوردیدکه به این روزافتادید).
دراین حزب وچراگاه سیاسی که وفورنعمت است ،(تفویض)وخودفروشی تنهابه موجودات بی خایه وبی بیضه مذکرنماهای حزب ختم نمی شود.هرجنس مونث وکون برهنه ای تحت عنوان(زنان کمونیست)دراین حزب ،بااسم ونام وآرم ومارک کمونیسم ومارکسیسم،به فاحشه گریهای سیاسی وایدئولوژیکی ،اماکاملاًزنانه ،اقدام می کنند،این جماعت تن فروش ارزان،باجفت وجورکردن بعضی کلمات وواژه های سیاسی ،که برای یک آدم بیسوادوامی وحتی جهت فهماندن به کارگرکمونیست(بخوانید کمونیست کارگری)ویاجهت تفهیم آن واژه هابه پرولتاریای موردنظرلنین ،سالهای سال وقت وزمان نیازاست باتکرارکلمه گْه شده (پوپولیسم _پوپولیسم)ملت راخرواحمق ونادان وبی شعوروبیسوادگیرآورده اند.هرروزباحقه بازیهاوشیادیهای خاص خود،یک فاحشه خانه سیاسی ،آنهم بااسم ونام کمونیسم افتتاح ودائرمی کنند
(خوانندگان خودشخصاًمی توانندبه لجن خانه تولیدی وسایت این حزب خران،سرزده وواقعیتهاراببینند).
درچراگاه پرمنفعت کمونیستهای خارج نشین ،علاوه برخران وکره خران سیاسی ازنوع کمونیست ،به نوه خرهاونتیجه ونبیره های خرده وریزه ،میزه وکوچولو،چون گله طوفان وراه کارگروراه بقال وطوفان بدون باد وبی وزش هم برمی خوریم که حساب آنان درآخورکمونیستی ومارکسیستی (خارج نشینان)نه تنهاازبقیه پاکترنیست که حقیقتاًمعلوم نیست دراین چراگاه چه گهی رامی خورند.
...(ادامه)....

8/29/2010

کمونیستهای ایرانی ،احمقهای روزگاریابزدلان زبان دراز:

رفیق البرز -مسئول ک.خ.ا.ک

کمونیستهای ایرانی ،احمقهای روزگاریابزدلان زبان دراز:
عمرحکومت سی ودو ساله شد.طی این سی ودو سال درندگان ددمنشی که باداشتن اعتقادات دینی وایدئولوژی اسلامی،این کثیفت ترین ایدئولوژی دربین عقب مانده ترین طبقات اجتماعی،وحشی هائی که ازتفاله های آخوندوآخوندیسم تغذیه کرده ومی کنند،تاتوانستندودرتوان خودارند،کمونیستهای ایرانی رانه تنهاقلع وقمع وتارومارکه این ددمنشان ،باشجاعت تمام به حیثیت وشرف وناموس کمونیستها،به طْرْقهای مختلف ،تجاوزنمودند.تجاوزبه شیوه فرهنگی وسیاسی تاتجاوزبه خواهران وزنان کمونیستها،البته طبق گفته های مدعیان سیاسی که خودرازندانی سیاسی می دانند. هرعمل ننگ آورودمنشانه ای که وحشی های دیندار،طی این سی سال گذشته ،برسرکمونیستهای ایرانی آوردندمبارکشان باد.چون این وحشی ها،دروحله اول به معنای اتحادویکپارچگی ،همکاری وهمیاری ،دفاع ازهمراهان ویارانشان بخوبی پی برده وخوب فهمیده بودندکه برای اهداف وخواسته های ایدئولوژیکی خودچه می خواهندوچه بایدبکنند.واگربه اصل قضیه درتارومارشدن کمونیستهای ایرانی ،نگاهی دقیق بیاندازیم متوجه خواهیم شدکه پیروزی وحشی های دینی علاوه برداشتن آن خصلتهاوویژگیهائی که بیان شد،(خوشبختانه)بزدل وترسوبودن کمونیستهاوکمونیست نماهای ایرانی هم خودبه طورسیستماتیکی ،بزرگترین کمک رابه وحشیهای دینی بعمل آورد. لاف زیادی زدند،گزافه گوئیهای بیش ازحدوعربده کِشیهای لات منشانه مفرط سردادند،عربده کِشی هائی که حتی یک آخوندکون برهنه ویک بسیجی وپاسداروحزب اللهی بی اصل ونسب هم این چنین عربده کِشی سیاسی ،سرنداد،...کاری به کمونیستهای سراسرجهان نداریم ،...امابابررسی تاریخ کمونیستهای عراق وافغانستان وایران ،طی بیست سال گذشته ،بی چون وچرادرخواهیم یافت که بزدل تروترسوترازکمونیستهای این سه کشور،درهیچ کجای این کره خاکی یافت نمی شود....ترسوئی وبزدلی پیشکششان،...اگربازبانگاهی موشکافانه به کلیت موضوع نگاه کنیم خواهیم فهمیدکه نسل مابایک نسل احمق وکودن وزبان نفهم روبروودرگیراست.

اثبات:

برای اثبات احمق وکودن بودن کمونیستهای سه کشورنامبرده شده ،نیازی نیست که به فرمولهای سیاسی ارائه شده توسط مارکس وانگلس ولنین ومائووبیژن جزنی ومسعوداحمدزاده وپرویزپویان تکیه کنیم. که وجودوحضورطفیلی وانگل صفتانه همان کمونیستها،طی بیست سال گذشته ،نه...همین ده سال گذشته کافی ست.بی جربزه ترین قشراجتماعی درجامعه فلک زده عراق ،همان قشرکمونیستهای عراقی هستندکه که درمقابل همه نوع یورشهاوحمله های وحشیانه چه ازطرف نیروهای نظامی امپریالیستی وچه درمقابل جنایتهای وحشیانه نیروهای دینی ومذهبی،حتی به اندازه یک مورچه،جرات وشهامت دفاع ازخودرانداشته وندارند ودرحال حاضرمعلوم نیست درکجای دنیاگوربگورشده اند،درحالی که همانطورناظروشاهدیم امپریالیسم جهانی ،نیروی مسلح ونظامی خودرابه زورواردسرزمین آنان کرده وخیلی راحت وبی دغدغه نه تنهامال وثروت ملی آن کشورابه تاراج وغارت می بردکه تجاوزجنسی برحیثیت وناموس ودختران وزنان آن کشورراهم بعمل می آورد.وکمونیستهای احمق وبی عقل عراق،تنهایادگرفته اندکوله پشتی خودرابه کول گرفته وپناهنده کشورهای امپریالیستی شوند. اوضاع کمونیستهای افغانستان به مراتب بدترازکمونیستهای عراق وایران..تاآنجاکه این کمونیستها،علاوه برداشتن خصلت وماهیت بزدلی وبی شهامتی،به فریب خودپرداخته وخودگولزنی می کنند.همگان طی بیست سال گذشته شاهدوناظرجنگهای بسیاری درافغانستان بودیم وهستیم.بعدازخروج نیروهای شوروی سابق ازاین کشور،(قشنگ دقت کنید)ازهرطرف وازهرنیروئی ،ازپاکستانی ومافیای مسلمان چچن ومافیای حکومت نجس اسلامی وحرامزاده های دینی اسلامی القاعده ای, طالبان وشیعه وسنی وآدمکشان عراقی وقزاقستانی وهندی ،همگان دریک اتحادویکپارچگی ،برحیثیت وشرف وناموس کمونیستهای افغان حمله وتجاوزکردندوکشتندوقتل عام راه انداختندومی زنندومی بُرندومی برندوهرکس وناکسی دراین سرزمین هرغلطی که دلش خواست انجام می دهدجزکمونیستهاومائوئیستهای بی خایه وبی جربزه افغانی ،که به احمقانه ترین شکل ممکن عربده های کمونیستی ومائوئیستی سرمی زنند.درحالی که این رفقای بزدل وترسو،اگرکمی عاقلانه فکرکننددرخواهندیافت که هم کشورعراق وهم افغانستان درحال حاضربهترین مکان ومحل وبهترین زمانی ست که باگردآوردن کمونیستهای رزمنده ومسلح کارسازترین حمله های چریکی ونظامی رانه تنهابرعلیه دینداران ومذاهب انگل ،که علیه نیروهای نظامی امپریالیسم آغازوباخاک یکسان کردن آن سرزمینها،دنیای تازه ای پرازصلح وآرامش بناکننددرحالی که می بینیم به مانندکبک سرشان رادربرف فروکرده وهیچ غلط اضافی هم نمی کنندحتی جرات فریادزدن راهم ندارند.دوسرزمین عراق وافغانستان بهترین مکان برای گرفتن انتقام هم ازامپریالیسم جهانی وهم کشورهای استعمارگرمی باشد.

کمونیستهای بزدل وبی جربزه ایرانی
وضعیت اجتماعی کمونیستهای ایرانی ،صدالبته وبه مراتب بدترازکمونیستهای دوکشورنامبرده شده می باشد،ابتداطبق گفته خودکمونیستهای زندانی،درندگان وحشی دینی ،اسلامی بعداز(تور)کردن آنان دریک چهاردیواری بتونی،تحویل سکسبازان دینی دادندوتاآنجاکه جاوتوان داشتندموردتجاوزجنسی قرارگرفتند(این داستانها ازمن نیست ،زنان زندانیان سیاسی چنین داستانهای پورنوگرافیکی وسکسولوژیکی راتعریف کرده اندمخصوصاًزنان کمونیست که فعلاًدرکشورهای خارجی مشغول لاس زدن باکمونیستهای عربده کِش می باشند)... بدبخت ترین ،بیچاره ترین ،عوضی ترین ،عقب مانده ترین ،کودن ترین وکورذهن ترین قشری که تاریخ بشریت تابه حال به چشم خوددیده است قشرکمونیست ایرانی ست که بویژه طی پانزده سال گذشته دست هرچه بیمارروانی وحیوان وحشی افسارگسیخته ای رازپشت بسته ودرنوع حرکات ورفتاروگفتارهای بی ارزش وبی بها،حتی به ملاحسنی حکومت ننگین نیزگفته اند...زکی ...؟ بیچارگی وبدبختی این جماعت شکم پرست ومراقب زیرشکم تاآن حدمشهودوواضح است که حتی برتخم تباروزن وفرزندان خودرحم نکرده وازآنان هم نمی گذرند.آنچنان درفلاکت وسیه روزی افتاده اندکه حتی نمی دانندچه می گویندوچه چیزی اززبان لجن بارشان ترشح می شود.اگرتوهینی به خرنباشدبایدگفت که خریت ذهنی وفکری آنقدرازمغز(بی مخ)وسلولهای پوسیده مغزی یشان به بیرون تراوش میکندکه حتی موبربدن لنین ومارکس وانگلس آنهم دردرون قبرشان،راست شده وبرخودتف ولعنت می فرستندکه;.. این چه غلطی بودکه مکتب مارکسیسم -لنینیسم وکمونیسم راابداکردیم .....: .,درجهان مادی ،فیزیکی وطبیعی کمونیسم،کلیه معیارهاواساسی ترین کنشهاوواکنشهاوپدیده هاوآنتی پدیده هابرپایه نه تنهااستدلالهاوتئوریهای برخاسته ازذهن وهوش ومغزانسانی استواروبناشده که براساس خلاقیتهاوابتکارات ارائه شده،دربرابرهمه کنشها-واکنشهائی راهم ارائه داده است.درفلسفه کمونیسم ،کسانی که خارج ازتئوریهاواستدلالهای علمی این فلسفه وتئوری های سیاسی ،اجتماعی قدم برمی دارند،دیگرنه کمونیست هستندونه مدافع کمونیسم بلکه یادشمن ومخالف سرسخت این فلسفه یاخودآزارومازوخیست وقت گذرانی که قصدشوخی کردن دارند. فارغ ازکلیه تئوریهاونظریاتی که مکتب کمونیسم ارائه داده است اماپاکترین وشجاع ترین فردکمونیست همان شخص یاشخصیتی ست که باارائه تئوریهاونظریات هوشمندانه ونابغه گرانه ،بابه چالش کشیدن نه فلسفه ومکتب کمونیسم که درتنگناقراردادن قشروسیعی ازکمونیستهاوکمونیست نماها،نه اینکه به یک مبارزه جهت مثلاًرسیدن به دیدگاههای لنین دست بزند،بلکه باپاره کردن تاروپودخودخواهی وغرورکاذب سیاسی،خودراازهرنوع بندوطناب بردگی وبرده منشی آزادساخته وجبهه ای مستحکم برای مبارزه ای تمام عیاربوجودبیاورد.بردگی وغلامی وکنیزی ،صفتهاوخصلتهائی ست که درمقابل آنان ,فلسفه کمونیسم ،به انسانهامی آموزدکه چگونه آنراازبین برد،درهیچکدام ازبندهاوبخشهاوقسمتهای علمی مکتب کمونیسم نوشته نشده است که یک کمونیست بایدبرده منشانه فکرکرده وکنیزمآبانه زندگی کند،که اگرکسی کلمه ای این چنینی درمکتب کمونیسم یافت ,بیایدمدعی شودتامانیزشجاعانه برگفتارهای خود،خط بطلان بکشیم.امااینکه کمونیستهاوکمونیست نماهای ایرانی ،طی دودهه گذشته, برده وکنیزوغلام وحمال شده اندکه جای خوددارد،طی این دودهه بایک دگردیسی(بخوانید زندگی دوزیستی)به افرادی مالیخولیائی ومازوخیست ..که پیشکش همان کمونیستهای بیمارروانی ...اماتبدیل شدن آنان به عربده کشهای سیاسی ولمپنهای یقه دران ضداجتماعی وانگل واروطفیلی زیستن رانه جای خودمی دانیم ونه پیش کششان میکنیم که جای خودداردبایدتاروماروقلع وقمع شان ساخت تاهیچگونه ضرروزیانی به همان پرولتاریای زحمتکش موردنظرلنین واردنشود

...ادامه....

8/28/2010

بخش اینترنتی سازمان مخفی ایران


معرفی سایتها

خبرنامه اتحادضدفاشیسم

http://antifasolidarity.blogspot.com/

______________________


پایگاه خبری اعتراض

http://www.eteraaz.com/home.html

___________________

تریبون شما -رفیق شباهنگ راد

http://triboonshoma.blogfa.com/

8/26/2010

متن ارسالی ازطرف رفیق البرز

برای پناهدنگان معترض درشهرآتن
شیوه گرفتن حق پناهندگی دریونان ومبارزه باوزارت امنیت یونان
رفقای گرامی معترض درشهرآتن.

مدتیست که شاهدنشست اعتراضی شمادرمقابل دفترسازمان ملل برای پناهندگان هستیم.ودراین اعتراض برحق شما،نه هیچکدام ازمسئولین ودست اندرکاران دولتی یونان ونه حتی رئیس آن دفترکذائی ودروغین سازمان ملل، پاسخ وجوابی روشن رابه شمانخواهنددادوسرانجام همه شماراباچیدن توطئه ونیرنگهای ددمنشانه ،همان رئیس دفترسازمان ملل ،به ساختمان زبان نفهم های یونانی درالکساندراخواهندفرستاد.یعنی همان بدنبال نخودسیاه.
تجربه مادرحیطه مسائل پناهندگی ودفاع ازحق وحقوق انسانی به مدت سه سال درکشوریونان وشهرآتن ،وبه صرف آنکه مدتی مسئول کمیته پناهندگان سیاسی ایرانی ازسال۱۹۹۸تاسال۲۰۰۱میلادی بودم ،چنین نشان دادکه اینگونه نشستهادرمقابل اینگونه دفاترکذائی که به مرورزمان به هرزه خانه های بین المللی مبدل شده اندنه تنهامثمرثمرواقع نخواهدشدبلکه سرانجام همه شمارایابه بیمارستانهای مملوازانواع واقسام بیماریهای خطرناک واگیرویابه بازداشتگاههای جهنمی ارسال خواهندکردکه همه این ددمنشیهاراشخصاًودردوران اقامتم درشهرآتن دیده ومزه تلخ مبارزه ازحق وحقوق انسانی راچشیده ام.
بعنوان یک زجرکشیده وستم دیده سیاسی درآن جامعه بی فرهنگ وعقب مانده که هیچ بوئی ازمسایل انساندوستی وقوانین بشری واحترام به ملیتهاونژادی دیگرنبرده اند،به شمامعترضین جهت موفقیت درامرگرفتن حق وحقوق خود،راهکارهای زیراپیشنهادمی کنم.
بلافاصله وبرای عدم اتلاف وقت،اگردفتریو،ان،اچ،سی،آرپاسخی روشن وقانع کننده ،آنهم بادلیل ومدرکی قانونی وبرطبق موازین بین المللی ،داده ویاخواهدداد،همچنان برمواضع اعتراضی خوداستوارومحکم بایستید،که چنین پاسخی ازطرف آن دفترجنایتکاروخائن به حق وحقوق پناهندگان محال به نظرمی رسدکه اگردریافتیدکه حقیقتاًاین چنین است فرصت ووقت گرانبهایتان رابی جهت به هدرنداده وتلاش کنیدهمه انرژی ونیروی خودرابه دومرکزمهم واساسی درشهرآتن معطوف کنیدیکی ساختمان الکساندراودومی پارلمان دولت عقب مانده های ذهنی وروحی یونان.
درتابستان ۱۹۹۸میلادی ،باحمله وحشیانه پلیس فاشیستی یونان،به پناهندگانی که درپارک کمونودورووبرروی کارتنهادرحال استراحت بودند،من به نمایندگی ازسی وپنج ایرانی درآن پارک ،سه نماینده ازطرف پناهندگان کْرد،یک نمانده ازطرف پناهندگان افغانی،بعدازدوساعت درگیری حتی فیزیکی باماموران وحشی ،به همراه هشتادپناهنده دیگر،که موردیورش پلیسی قرارگرفته بودند،به طرف پارلمان حرکت وبیست چهارساعت درمقابل آن ساختمان پرازسیاستمداران دیوانه وروان پریشان ،چون خانم آلکاپاپاریگا،رهبرحزب فاشیستی کمونیسم یونان ،دست به اعتصاب غذازدیم که همان ساعات اولیه روز،تعدادپانزده تابیست رسانه خبری وتلویزیونی،ازکشورهای مختلف اروپائی ویونانی ،ازآن اعتصاب گزارشهای مفصلی راتهیه کرده ودراصل آن حرکت اعتراضی اولین حرکت سیاسی پناهندگان بودکه باعث شداربابان ددمنش دولت یونان دراتحادیه اروپا،به دروغگوئیهاوفریبهاونیرنگهای دولت ضدپناهندگان سیاسی یونان پی برده وخوشبختانه باهمان حرکت اعتراضی ،به همه پناهندگان معترض برای دوسال آینده اقامت وتعهددادندکه حیوانات وحشی امنیتی گ....بخورندکه باردیگربه پناهندگان ،حمله های وحشیانه کنند.دروحله اول،فراموش نکنیدکه دولت یونان مسئول تامین امنیت جانی ومالی شماست چراکه این دولت سالانه ،میلیونهایوروودلارازسازمان ملل واتحادیه اروپا،تحت عنوان دولت پناهنده پذیردریافت کرده که همه آن سرمایه ها،دراصل حق وحقوق همه پناهندگان می باشد.
اگردرحال حاضرازلحاظ تعدادونفرات انسانی،ازنیروی قوی وچشمگیری ،برخوردارهستیدهرگزوقت تان راتلف نکنیدودراسرع وقت وباتمام قدرت ونیرودرمقابل ددمنش ووحشی خانه پلیسی - امنیتی ساختمان الکساندراچادربزنیدوباافشاگری بیست وچهارساعته علیه رئیس این ساختمان ووحشی گریهای پلیس وحشی وزبان نفهم شهرآتن،اولاًباعث استعفاوبرکناری رئیس امنیت شده ،دوماًدراسرع وقت پای نمایندگان درپارلمان بدانجاکشیده شده وسوماًبی چون وچراهم به مشکلات شماپاسخ خواهنددادوهم اینکه پلیس شهرآتن به مانندسگ ازشماوایرانیان ترس وواهمه خواهدداشت.
به هیچکدام ازاحزاب وگروههای سیاسی سوُاستفاده چی درکشورهای دیگرابداًاعتمادنکنیدمخصوصاًبه شخصی به نام فریدون گیلانی که خودرامسئول پناهندگان درکشورآلمان معرفی می کند.درست باحادثه ای چون وشبیه به اعتراض شما،درسال ۲۰۰۰-۲۰۰۰۱ میلادی،این حقه بازوشیادوکلاهبردارسیاسی ،دریک همکاری نزدیک با آقای بهبودی خواه سفیرتروریست حکومت ننگین درآتن،۱۱یازده پناهنده سیاسی بیگناه راروانه زندانهای حکومت ننگین کرد.واینجانب به عنوان یکی ازمسئولین کمیته پناهندگان سیاسی دریونان،شاهدوناظرآن خیانت نابخشودنی بوده وهستم.
فراموش نکنیدکه پلیس یونان بیشترازدفترسازمان ملل درآن کشور،مسئول حفظ امنیت جانی شماست،پس بااعتراضی قاطع وجدی درمقابل ساختمان الکساندرا،این مسئولیت ووظیفه رابه آنان تحمیل کنید مطمئن باشیدکه درصورت ادامه اعتراضات تان رئیس جمهوربرده منش یونان نیزجهت گفتگونزدشماخواهدآمد.
وسرانجام اینکه اگرازطریق فامیل ودوستان وآشنایان درداخل ایران،قدرت ونیروئی داریدبلافاصله سفیربی شخصیت یونان درایران راباتهدید(حتی تهدید به مرگ)مجبورسازیدکه آن سفیربلافاصله بارئیس دفترسازمان ملل ،رئیس ساختمان الکساندرا،وبارئیس جمهوردیوانه یونان ،تماس گرفته تاآن روئسامستقیماًبانماینده یانمایندگان شما،ملاقات کنند.من وکمیته تحت مسئولیت اینجانب درسال ۱۹۹۸ و۲۰۰۰میلادی،بااینگونه تاکتیکهای جمعی،به نتایج فراوانی دست یافتیم

امیدآن داریم که دردست یابی به حق وحقوق تان موفق شوید.

البرز
باآرزوی پیروزی برای شما

8/24/2010

انتخاب مطلبی جالب وخواندنی-بادرودبه روان شادرفیق کارل مارکس

مارکس فقیر بود و دیکنز میلیونر؛

کارل مارکس تنها ۲۵۰ پوند از خود به جا گذاشت

چندان عجیب نیست که کارل مارکس، فیلسوف کمونیست و ضدسرمایه داری، فقیر از دنیا رفته باشد
.

8/22/2010

بخش اینترنتی وتبلیغاتی .س.م.ا...(ادامه)...بخش سوم

داستان پیدایش کمیته خارج ازکشورسازمان مخفی

هفده سال قبل باخروج اجباری اعضای سازمان ازکشور،درشهراستانبول ترکیه ،تعدادی ازمسئولین رده بالای چریکها،رفقا:پویان ،جاوید،پژواگ ،البرز،بهمن ،شاهین ورفیق کاوه طی یک نشست وتشکیل جلسه ابتدابه وضعیت گروه درکشورترکیه وآنگاه به شیوه فعالیتهای مخفی درآن کشور،ایجادامکانات وتهیه سرمایه ای مناسب جهت خروج اعضابه کشورهای امن وپناهنده پذیر،پرداختند. طی یک سال اول رفقا،جاوید،بهمن،شاهین ورفیق کاوه موفق می شوندابتداخودرابه کشوریونان وبعدازدوماه ،خودرابه کشورایتالیاوسپس بعدازپنج ماه هرکدام خودرابه کشورهای دیگربرسانند.رفیق جاویدورفیق بهمن به کشورآلمان ورفیق کاوه ورفیق شاهین به کشورآمریکا: بعدازخروج موفقیت آمیزآن رفقا،تاخروج سه رفیق دیگر،رفقاپژواگ (نویسنده این مطالب )،رفیق البرزورفیق پویان،جامعه نکتب باروعقب مانده ترکیه(ازلحاظ فرهنگی)سرنوشت دیگری رابرای آن رفقارقم زد.درسال ۱۹۹۷میلادی وبعدازتشکیل فضای امنیتی علیه پناهندگان سیاسی ایرانی درآنکارا،توسط دولت آخرخرهاوزبان نفهم های ترکیه ،بامزدوری گری ددمنش نجمدین اربکان،عملیاتهای پلیسی توسط نیروهای امنیتی -پلیسی ،شامل حال رفقای مانیزشد.درنیمه تابستان ۱۹۹۷بایورش پلیس به محل کارمن ورفیق پویان درمنطقه بیوک چکمجه استانبول ،ازآنجافراروخودرابه منزل رفیق البرزرساندیم .بعدازیک هفته باهمان امکانات اندک وباآن سرمایه کم اندوخته شده ،باارتباط گرفتن باتعدادی ازرفقای فعال مارکسیست درپ.کا.کاکه بارفیق پویان ورفیق البرز،حتی روابط تشکیلاتی داشتندموفق به خروج ازترکیه وسرانجام باموفقیت به شهرآتن می رسم .امابعدازآن حادثه،وزارت امنیت ترکیه،هردورفیق فدائی،البرزوپویان ویکی دیگرازهواداران وفعالان سازمان درشهرآنکاراکه درتحصن سیاسی پناهندگان ،درجلوی دفترحزب سوسیالیستها،شرکت کرده بودشناسائی می شوند.رفیق فدائی درشهرآنکارابه کمک دورفیق دیگربعدازیک هفته،موفق می شودخورابه شهراستانبول برساند.وبا کمک رفیق البرزودوستان کْردترکیه محل ومکان امن ومطمئنی راپیداکنند.تازمستان ۱۹۹۷میلادی ،دورفیق ،رفیق پویان ورفیق م....(بانام سازمانی کامبیز)ورفیق البرز،به زندگی سیاسی ومخفی خوددراستانبول ادامه می دهند.تاآنکه توسط رفیق البرزاعلام می شودکه یکی ازرفقا:پویان یاکامبیزبایدازترکیه خارج شوند.بااصراروپافشاری رفیق کامبیزدرامرماندن ،قرعه به نام رفیق پویان می افتدواین رفیق باکمک دورفیق دیگرخودراازمرزترکیه وبلغارستان ، به پایتخت بلغارستان وبعدازسه ماه موفق می شودخودرابه شهرآتن دریونان برساند. دراواخرزمستان ۱۹۹۷پلیس وحشی ترکیه ابتدابه محل کاررفیق البرزدرمنطقه دَمِرقاپی استانبول ،حمله واین رفیق بافرارازطریق پشت بامهای ساختمانهای بهم متصل ،شرکتهاوکارگاههای تولیدی وهمسایگان شرکت محل کاررفیق البرز،ازچنگ پلیس رهائی یافته وخودراابتدابه منزلش درمنطقه علی بِی کوی رسانده وبعدازبین بردن اسنادومدارک متعلق به سازمان ،بادیگرودرست نیم ساعت قبل ازمحاصره منزلش توسط پلیس ،ازمنزل خارج وخودرابه رفقای مبارزپ.کا.کامی رساند.دراواخربهار۱۹۹۸باردیگررفیق البرز،توسط نیروهای امنیتی ترکیه دریکی ازساختمان سازیهای منطقه بیوک چکمجه استانبول،شناسائی واین رفیق باردیگرمجبوربه فراروخودرابه خاک ومرزبین المللی ترکیه ویونان می رساند.بعدازسه روزوسه شب پیاده روی،سرانجام توسط کماندوهای نظامی یونان درشهروِرِی ،بطوراتفاقی ،دستگیروواردبازداشتگاه جهنمی آن شهرمی شود.بعدازیکماه بازداشت آن رفیق ،رفیق کامبیز،ازطریق یکی ازرابطین کمونیست عراقی ،ازدستگیری وبازداشت رفیق البرزمطلع واین رفیق نیزباتهیه امکاناتی اندک وابتدائی ،ازمرزترکیه خارج ودرشهروِرِی خودراداوطلبانه به پلیس شهرمعرفی وازبازداشتگاهی که رفیق البرزدرآن بودسردرمی آورد.کماندوهای نظامی یونان طی چهل وپنج روزبعدتعدادششصدپناهنده ازکشورهای مختلف که زنان وکودکان واطفال نیزشامل آنان می شد،جمع آوری وبطورکاملاًغیرقانونی ومغایرباقوانین بین المللی واتحادیه اروپا،وبه هنگام ،شب ،باقایقهای نظامی،مجدداًبه خاک ترکیه برمی گرداننددرقایقی که رفقای مادرآن قراردشتندبیست وپنج نفرراجای داده بودندکه شامل سه خانواده باچهاربچه وطفل نوزادبود.
طبق تعریف وگفته رفیق کامبیز:
.....من ورفیق البرزکه به زبان ترکی مسلط وتاحدودی هم انگلیسی می دانستیم ..بابدبختی تمام به آن خانواده هافهماندیم که اگرمی خواهیدزنده بمانیدبعدازپیاده شدن توی خاک ترکیه اصلاًوابداًسروصدانکنین چون که کماندوهای ترکیه آن طرف رودخانه(رودخانه وِرِی )کمین زده اندوشلیک خواهندکرد..... قایق مابه آن طرف رودخانه رسیدومن ورفیق البرزابتداازقایق پیاده شدیم کماندوهای یونانی بعدازپیاده کردن پناهندگان بازگشتنداماقایقهای آنان نرسیده به وسط رودخانه ناگهان ازطرف کماندوهای ترکیه موردهدف شلیک قرارگرفت وکماندوهای یونانی نیزسربه هواوسرگیجه گرفته به بطرف آنان شلیک می کردندوگروه مامابین دونیروی نظامی وحشی ،تنهاعملی که توانستیم انجام دهیم موفق شدیم خودوآن خانواده ها رابه داخل زمین کنده شده برسانیم وازتیررس آن حیوانات درنده نظامی ،درامان باشیم... تانیمه های شب منتظرماندیم وساعت حوالی یک ونیم شب باردیگرخودوآن خانواده ها رابه خاک یونان رساندیم. نه می توانستیم آن خانواده هاراتنهابگذاریم ونه می توانستیم باآنهاگروهی راه بیافتیم . ..... ..حوالی ظهرآن روزبه یک مزرعه ذرت رسیدیم وهمگی خسته وکوفته به خواب رفتیم ووقتی چشم بازکردیم که اطرافمان پرازنیروی پلیسی بود.... سه هفته دیگرادربازداشتگاه شهروِرِی گذراندیم واینبارباهشتصدپناهنده ،باردیگر،قصدبازگرداندن به خاک ترکیه راداشتند.غروب آن روزبه ماننددفعه قبل ،بیش ازسیصدکماندوی یونانی،ازهشتصدپناهنده ،حفاظت می کردندومنتظرتاریک شدن هوابودندپناهندگان رادریک صف پنج نفره وبه چهارقسمت دویست نفره تقسیم کرده وهرچهل وپنجاه متریک کماندوازدوطرف چپ وراست ,گروههارامحافظت می کردند.. ..درسریکی ازپیچهای راه رفیق البرزنگاهی به پشت سرخودانداخت وناگهان باکشیدن دست چپ من خودراومرابه داخل انبوه درختچه هاوبوته های کنارراه انداخت وگفت ....ساکت وهیچ حرف نزن ...
دوسه ساعتی درآن بیشه زاربدون حرکت ماندیم تاآنکه کماندوهاوهمه پناهندگان ،ازآن محدوده ردشدند....
بعدازساکت شدن آن منظقه ،من ورفیق البرزمجداداًبه سمت شهروِرِی واینباربه جای عبورازتنهاجاده موجوددروسط شهر،ازدل کوههاوجنگلهای انبوه این شهرعبورکردیم .بعدازچهارشبانه روزپیاده روی ،سرانجام خودرابه شهربزرگ الکساندرپولی رسانده وآنگاه بیست چهارساعت بعدخودرابه شهرآتن رساندیم....
.......
_____________________

درکشورهروئینی ومملوازمعتادوپرازباندهای خطرناک تبهکارومافیائی.،کشوروسرزمینی که مردمانش زبان آدمیزادهیچ نژادوملیت دیگری رانمی فهمد،سرزمینی که دولت حاکمه وکاملاًفاشیستی مذهبی آن باچسباندن آرم ومارک دولت دمکراتیک یونان،وجهت خوش رقصی برای اربابان امپریالیستش ،دست به هرنوع عمل هرزه منشانه می زند،وخانم آلکاپاپاریگا(رهبر)حزب زنگ زده وپوسیده کمونیست یونان،درجهت دْم تکانی به اربابان فاشیست وامپریالیستی اش،به هرنوع خوش رقصی سیاسی می پردازد،بارساندن جامعه باستانی یونان به مکان وجایگاه فاحشه بازی های بین المللی ومحل اطراق سکس بازان وزنبازان اروپائی وآمریکائی،وآخرسرزمین نکبتبار،وضدانسانی،نان خودرابه نرخ روزمیخوردومی خورد این جامعه بی روح وطلسم شده،هرگزحتی رنگ پناهنده سیاسی رابه خودندیده بود.باواردشدن پنج چریک فدائی خلق ایران به این سرزمین جهنمی،تازه فهمیدکه چی به چیست ودنیادردست کیست؟آغازاعتصابات واعتراضات برحق سیاسی ،دردفاع ازحق وحقوق پناهندگی سیاسی،برای اولین بارتوسط اعضای سازمان مخفی ،درمقابل ددمنشان دفترپناهندگان یونان(جی .سی .آر)ودفترمبدل شده به هرزه خانه وکثافت خانه جهانی،دفترپناهندگان سازمان ملل (یو،ان .اچ .سی .آر)به اجرادرآمد.دربین سه هزارایرانی مقیم این شهرکه اکثریت آنان بافروش موادمخدر(به مانند آب نبات وشکلات)به زندگی ننگ آورخودادامه می دادند،کمیته پناهندگان سیاسی ایرانی ،باهمت وکوشش چریکهای فدائی ،برای اولین باردرتاریخ کهن یونان،درشهرآتن تاسیس شد.اولین حمله های سیاسی،برنوع عملکردهای وحشیانه وددمنشانه پلیس باخارجیان مقیم یونان،توسط این کمیته ودرگیری رودرروباوزارت امنیت کشوریونان ،پارلمان پراز افراد(گی)یونانی،اولین برخوردباحزب کمونیست یونان باآن داس وچکش وستاره زنگ زده وپوسیده بردرورودی حزبشان ،توسط رفیق البرزوتیم سیاسی تحت امرایشان بعمل آمد.یونانی های عقب مانده ذهنی درآتن بانوع فعالیتهای اعضای کمیته پناهندگان سیاسی ایرانی،به ویژه باقلدربازیهای مردانه رفقا:ا...ورفیق ب.... ،رفیق فیصل اهل فلسطین،وازهمه بدترغدبازیهاوگردن کلفتی های سیاسی رفیق پویان ورفیق البرزورفیق کامبیز،تازه فهمیدندکه یک من ماست چقدرکره می دهد.هیچ ملیت ونژادی درشهرآتن جرات ایستادگی درمقابل پلیس فاشیستی وماموران ددمنش امنیتی درساختمان الکساندرارانداشتنداماچریکهای فدائی طی سال بانواع واقسام فعالیتهای سیاسی تبلیغاتی وحتی بامقاومت سیزده پناهنده سیاسی درمقابل حمله وحشیانه بیش ازدویست پلیس ضدشورش آنهم درمقابل درب ساختمان یو.ان. اچ .سی .آربلائی برسردولت یونان آورده بودندکه طبق اظهارنظرواعتراف مسئول شعبه خارجی درساختمان امنیت،نیروهای امنیتی شهرآتن،باخروج اعضای این کمیته مخصوصاًباپذیرش پناهندگی تیم سیاسی رفیق البرزازطرف دولت آمریکا،جشن گرفته بودندوبه پایکوبی پرداختند.برطبق مسئول ارائه برگه اقامت به خارجیان درطبقه ششم ساختمان الکساندرا،درپائیزسال۲۰۰۰میلادی،کمیته پناهندگان سیاسی ایرانی،باگردآوردن بیش ازپانصدپناهنده ازکشورهای عراق،ترکیه،افغانستان،ایران ،که تازه خودرابه شهرآتن رسانده وپلیس ازدادن حتی برگه موقت اقامت سه وشش ماهه ،به آن پناهندگان ،نه تنهاخودداری می کردکه به اذیت وآزارآن پناه جویان وبه ضرب وشتم آنان نیزمی پرداخت.بامسئولیت مستثیم رفیق البرز،درعرض سه روزاعتصاب درمقابل دفتریو،ان،اچ سی ،آر-وزارت کشورمجبورشدبه همه آن پناهندگان برگه اقامت داده وطبق گفته همان مسئول امنیتی،اداره پلیس شهرآتن بدلیل دادن آن برگه هاصدهامیلیون دراخما(واحدپول کشوریونان درآن زمان)ضرروزیان دید.اعضای کمیته پناهندگان سیاسی تاسال ۲۰۰۱میلادی چنان به مانندخاری زهرآگین درچشم وزارت امنیت یونان فرورفته بودکه ماموران تروریستی وابسته به این وزارت چهارماه قبل ازخروج رفقابه کشورآمریکا،یکباردرنیمه شب به محل کاررفقاالبرزوپویان وکامبیزدرمیدان آمونیای شهرآتن حمله ورمی شوندتاباربودن تروریستی آن رفقا،آنان راتحویل حکومت نجس اسلامی بدهندکه این ماموران تروریستی ،بعدازدرگیری فیزیکی باسه رفیق،ناگهان باپانزده پناهنده سیاسی ایرانی مواجه می شوندکه رفقاوآن پناهندگان سیاسی باداغون کردن ماشین حامل ماموران تروریستی یونان،آنان رامجبوربه عقب نشینی می کنند.

داستان سه سال زندگی مخفی ومبارزه مخفی اعضای ک.خ.ا.ک چه درکشورعقب ماندگان بشری ترکیه وسه سال مبارزه بی وقفه درسرزمین جهنمی یونان راهمان بهترکه دستهای آن سه رفیق فدائی بنویسندکه شنیدنی ترخواهدبوداماچیزی که برای ماپرواضح روشن وآشکاربوداین بودکه به جزیکی ازرفقای زحمتکش فدائی ،به نام رفیق چنگیزازگروه اشرف دهقانی،درراستای خریدن آبرووحیثیت رفقای فدائی درشهرآتن مبلغی رابه عنوان کمک مالی ،به یکی ازمسئولین کمیته پناهندگان ارسال کردوآن مبلغ به شخصی که مبلغ صدوپنجاه هزاردراخما،به پناهندگان سیاسی معترض ،قرض داده بودتوسط آن رفیق مسئول ،به آن شخص بازگردانده شد.به غیرازکمک ویاری این رفیق گرامی،مابقی گروههاونیروهای بی شرم وحیای سیاسی خوابیده ولمیده درکشورهای اروپائی هرکدام به نوبه خود،نه تنهاقصدسوُاستفاده سیاسی ازکمیته پناهندگان سیاسی راداشتندکه سرانجام هرکدام به نحوی،خیانت هم می ورزیدندکه فروش پرونده های سیاسی پناهندگان توسط مزدوروزارت اطلاعات وساواک آخوندی،فریدون گیلانی ،(رهبر)سوسیالیستهای کون برهنه ایرانی درکشورآلمان درهمکاری جانانه باسفیرتروریست حکومت ننگین درآتن نمونه ای کوچک ازآن خیانتهامی باشد.

پژواگ -دوشنبه -تاجیکستان
...(ادامه).....

8/20/2010

رفیق البرز -مسئول ک.خ.ا.ک


فرخ نگهدار-علی کشتگر،چکمه لیسان وزارت نجس اطلاعات وساواک آخوندی


متاسفانه بسیاری ازفعالان سیاسی درجنبش پیشتازفدائی،دربرخوردبادوشخصیت کذائی سیاسی ،دوچکمه لیس فرهنگ کثیف دین ودین داری، فرخ نگهداروعلی کشتگر،این اولین خائنین وجنایتکاران درجنبش فدائیان خلق ،گویاراه برخوردقرتی منشانه راانتخاب ،وهرکدام ازآنان بایک سری تئوریهاونظریه هاوآسمان وریسمان بافتن ،سعی درکشاندن این دوموجودپلیدوخبیث به مباحثان سیاسی وطبق فریب خودشان ،انتقادسیاسی ازعملکرداین دوجانی پست فطرت وبی شرم وحیادرپیشینه پرواضح خائنانه آنان تلاش می کنند.
نگاهی گذرابه برخورداینگونه افرادبااین دوشخصیت پرازکثاقت ونجاست ،نشان می دهدکه همگان دریک سطرمشابه ونظیرهم تنهابه بعضی ازرفتارهاوعملکردهای نیرهائی چون حزب خائن توده وسازمان تن فروش فدائیان اکثریت به سرکردگی یک لمپن ولات اسلامی فرخ نگهدار،دربرخوردباحکومت ننگین چون تاُئید ازته جان ودل حکومت ننگین،راْی دادن ومشروعیت بخشیدن به حکومت نجس دینی،غلام وبرده خمینی شدن ،برادرجان جانی شدن باپاسدارومامورکمیته وشکنجه گروبازجوی ددمنش ،بسنده کرده امامتاسفانه وشوربختانه همان افرادمنتقد،یاجسارت صدوریک حکم قطعی راندارندیابه قول رفیق کژدم گرامی ،برای هرسطر ازنوشته های مزخرف خود،دودلارکه برای سرشان بسیاربسیارزیادیست ومن مطمئنم که آرزوی یک سِنْتِ امپریالیستی رادردل خودلهله می زنند.
سطرنویسان گدامنش ومقاله نویس ونویسنده قلم بدست همیشه دست درازبه سوی مردم،مردمی که دیگرحتی تَرِه هم برای هیچکدام ازکلمات آن نویسندگان بدبخت وبیچاره وفلک زده خْرد نمی کنند،درنوشتارهای حتی کِسِل کننده وسردردآورخود،ازدوجانی خطرناک وآخرنامردهای سیاسی ،باعزت واحترام ،نام می برندکه پیشکش همان نویسندگان ومقاله نویسان بی جربزه وبی خ...ه وبی دل وبی جگرمردانگی ....حق هم دارند.بایداین چنین بنویسند،مگرنه آن است که هرکلمه و واژه ای که اززبان ودهان انسان جاری می شودبیانگرونشانگرشخصیت ذاتی آن انسان است؟
ذات چریکهای فدائی خلق ایران ،ازدادن فحش وبدوبیراه حتی به حیثیت وناموس بی ناموس اینگونه شخصیتهای رفیق فروش که جای خوددارد وبماند،لگدمال کردن شخصیت کاذب سیاسی اینگونه جنایتکاران ،وظیفه هرچریک انقلابی ست که آن نیزبماند،اماطفره رفتن ازشناساندن حقیقت ومنش واقعی اینگونه کثافتهای خودفروش ،دیگرکارپست فطرتهائی به مراتب بدترازفرخ نگهداروعلی کشتگرمی باشد.
شایدبتوان آقای حسین زْهری رابه خاطرکوتاهی درانجام وظیفه درامرپیشبرداهداف جنبش پیشتازفدائی ،بخشید،یامی توان از آقای مهدی سامع به خاطراشتباه محسوس اش ،درامربی تجربگی سیاسی ،تشکلاتی ،از ایشان گذشت یا خانم اشرف دهقانی رابدلیل الاف کرن چریکهای فدائی،آنهم به مدت بیست وپنج سال،بخشید وعفوانقلابی داد.
درجنبش چریکهای فدائی ودردل وروح همه فدائیان راستین ،این دوخصلت وروحیه سیاسی کاملاًنهفته وجاافتاده می باشداینکه حتی می توان آقای رضاپهلوی رابدلیل جاهل وبیسوادبودن درچهارچوب مسائل سیاسی ،اجتماعی ،فرهنگی ،بخشیدوایشان راعفونمودچراکه ،شخصی که نه سوادخواندن ونوشتن راداردوهنوزنمی داند که الف -ب - پ - ت درجهان مبارزات سیاسی چیست ؟خوب پرواضح است که وظیفه یک انقلابی سیاسی درقبال این افرادچیست؟
می توان عقرب ورطیل وماروکوسه رابدلیل آنکه اقتضای طبیعتشان این چنین است ،بخشیدوعفونمود.جرات وشهامت سیاسی بخرج می دهم ومی گویم با آنکه ازدشمنان خونی وجانی آن چهارمزدورمنتخب حکومت ننگین آخوندی،میرحسین موسوی،محموداحمدی نژاد،مهدی کروبی ،محسن رضائی ،بوده وهستم وتلاش انفرادی خودرادرسازمان چریکهابعمل آوردم تاباتشویق رفقای مسئول درسچفخا،سربه تن آن چهارمزدورهم نباشد،اماشهامت سیاسی ام چنین اقتضامی کندکه می توان آن چهاردشمن ددمنش رابخشیدچون ،نیروی دشمن هستندواسیرمبارزان وانقلابیون آزادیخواه،ویک اسیررامی توان براساس ویژگیهاوخصلتهای انسانی عفونمودامااین دوجنایتکارخودفروش وهرجائی سیاسی راهرگزوابداً.
نویسندگان ومقاله نویسان (بازبقول گفته رفیق کژدم)که برای هرسطرنوشته چاکرمنشانه خوددودلاردریافت می کنند(اگرهمان دودلاررادریافت کنند)ازسربزدلی وچاپلوس منشانه خود،بسیاردست وپا زده وباخودکلنجارمی روندتاحافظه تاریخی نسل گذشته ،وعقل وشعورسیاسی نسل فعلی راازکلیه خیانتهاوجنایتهای سه جریان ننگ آوروشرم آگین درتاریخ ایران (جریان خود فروش فدائیان اکثریت با آن حمایت واتحادش باسلطنت طلبان بی پادشاه - جریان کثیف حزب وطن فروش توده وجریان حرامزاده علی کشتگر خائن به جنبش پیشتازفدائی )دورساخته ویکجوری همه آن کثافت بازیهای خائنانه سیاسی فرهنگی ایدئولوژیکی راماست مالی کنند.

یک کلام وحرف تمام.

شخصیت پتیاره وهرزه سیاسی تحت عنوان وگ....نام فرخ نگهداروعلی کشتگر،ازاشخاصی هستندکه جهت خوش رقصی وخوش خدمتی آنهم به عنوان حمال وچاکردربارنجس ولایت فقیه بادوزوکلکهای ماهرانه واردجنبش چریکهای فدائی خلق شدندتاضربات ددمنشانه خودرابرپیکره جنبش کمونیستی ایران واردکنندکه متاسفانه آن ضربه هاراواردکردند.شخص کثیف ونجس وبوگندوی دینی ،اسلامی به نام فرخ نگهدار،که هم درزمان حکومت شاه پهلوی ،حیوان عربده کِش وکنیزک هرجائی ساواک وبه عنوان جاسوس نفوذی ساواک درمیان کمونیستهای زندانی ،خودرابه هرطریق ممکن به شکنجه گران وبازجویان ساواکی (تعویض)می کرد،وبدلیل آلوده شدن به این عمل،بعدازپیدایش ایدئولوژی گه نامی به نام حکومت اسلامی،بلافاصله خودراصدبرابربدترازیک فاحشه سیاسی ،دراختیاربرادران زندانبان وشکنجه گروبازجوی پاسداروکمیته انقلاب اسلامی وبرادران شهوت رانش دردادستانی هاگذاشت.
نویسندگان ومقاله نویسان سطری دودلارگیر،دربرخوردبااین موجودکثیف وپست فطرت ترازهرچه آخوندودکانداردینی،فراموش کرده اندویاخودرابه کوچه علی گدای جماران می زنندکه علناًعنوان کنندویاشهامت آن راداشته باشندکه بنویسند،شخصیت هرجائی به نام فرخ نگهدار،همان شخصیت جنایتکاری ست که ازسال ۱۳۵۸تا۱۳۶۷باعث وبانی جانباختن بیش ازهشتصدچریک فدائی خلق درجنبش پیشتازفدائی ست که باآن دهان کثیف وآن دستان نجس وآن امضاهای ننگین اش همه آن رفقارابااشاره انگشت دستش به برادران گ...نام وبدترکیب امام زمانش نشان دادوهمگان رابه قتلگاه فرستاد.
سطری دودلاربگیرهایافراموش کرده اندیاحقیقتاًخریت سیاسی آنقدردرروح وروان آنان مالامال شده است که نمی خواهنداین حقیقت تاریخی وملی راقبول کنندکه موجودنجس وکثیفی به نام فرخ نگهداربرطبق وظیفه جلادی -سیاسی خود،به یکی اززیردستان فاحشه وهرجائی ،به نام اعظم خانم دستوردادکه این خانم بایدجهت کمک به برادران پاسدارش همه فدائیان رادراصفهان وتهران وشیرازوبندرعباس لودهدواین زن خواهرحجابی شده که هرشب دربزم ومحفل آخوندهاخوش می رقصید،فقط دریک اقدام فاحشه گرانه ،وبه تنهائی لیست واسامی بیش ازپانصدفدائی خلق راتقدیم برادران ...ب.....خودکردکه نیمی ازآن رفقاجان خودراازدست دادند.
بله می توان نیروی دشمن رابخشیداما این دوکثافت لجن مال شده راهرگزوابدا،آنچه که این دوشخصیت بی همه چیزبرسرفدائیان خلق ایران آوردند جلادان ددمنشی چون خمینی بی پدرومادرولاجوردی توله سرراهی وخلخالی نجس نیاوردند.
داستان بزرگ دستمال بدستی علی کشتگرنیزدرامربه قتلگاه فرستادن رفقای فدائی وضربه زدن برپیکره جنبش چریکهای فدائی ،دست کمی ازعروس خانم دینی فرخ نگهدارنداردکه دربیشترعمرنکبت بارخودبه فرخ نگهدارنیزگفته است زکی.....


باشدکه درآینده ای نزدیک این دوموجودخبیث اسیروگرفتارچریکهای فدائی خلق شوند.

با امیدبه آن روز

البرز

8/18/2010

ایمیل دریافتی :سخنی ازطرف مسئول ک.خ.ا.ک چریک فدائی خلق رفیق البرز

ایمیل دریافتی :سخنی ازطرف مسئول ک.خ.ا.ک چریک فدائی خلق رفیق البرز
رفیق اشرف دهقانی هنوزبچه شیرخواره ای بیش نبود
________________________________
رفقای زحمتکش دربخش تبلیغاتی واینترنتی س.م.ا
جهت اطلاع رفقا:پژواگ - پویان ورفیق خانم گرامی مژگان
بادرودبه مردم قهرمان ایران

بسیارخوشحالم که هرازچندگاهی نه تنهارفقای درسازمان مخفی که مسئولین رده بالاودست اندرکاردردرون نیروهای سیاسی وانقلابی دیگرکه مسئول تبلیغاتی س.م.اازآنان نام برده است ازبعضی موضوعات ونظریات وتئوری هائی بحث وگفتگوبعمل می آورندکه مطمئنم برای مردم قهرمان بویژه زحمتکشان کشورمان نه تنهاتازگی داشته که درنوع خوداهداف استراتژیکی وخواسته های برحق ملت ایران رادنبال می کند.
خوشبختانه تابه حال موفق شده ایم که وجودنیروهاوگروههای انقلابی وجدی وقاطع درمقابل حکومت نجس وننگین آخوندی رانه تنهابه همه مبارزین وآزادیخواهان سیاسی که به کل ملت ایران معرفی وآنان رابشناسانیم .واین قولی انقلابی بودکه ک.خ.ا.ک به همه طرفداران وهواداران جنبش پیشتازفدائی وهمه رزمندگان درسازمان مخفی داده بود.اتحادباهمه نیروهاوگروههای سیاسی نامبرده شده کاریک روز ویک شب نبود.فراموش نکنیم که اتحادصمیمانه سچفخای انقلابی باآن نیروها بیش ازده سال تمام طول کشیده وک.خ.ا.ک دراین زمینه هم حوصله بخرج داده وهم وقت وهزینه بکاربرده است.
اگرمشتاق دریافت اطلاعات بیشترازشیوه کارک.خ.ا.ک هستیدهمان بهترباهمرزم ورفیق گرامی یمان رفیق جمشیدشارمهدازمسئولین وکادرهای رده بالای گروه انقلابی تندربپرسیدوسئوال کنید.همیشه وهمواره به این رفیق گرامی تذکروهشداری شدیدداده ام وگفته ام که بایدزنده بمانی ،بایدسرفرصت وسروقت کارتبلیغاتی وحرفهای نو وتازه راکه باعث خشم وعصبانیت بیشترطرفداران وسران دین نجس اسلام آخوندی وحکومت ننگین می شودبه میان بکِشی.چنان بایدتاریخ وفرهنگ اصیل وپاک ایران آریائی مان رابازگوکنی که من کمونیست ایرانی اولین شخصی باشم که به او بگویم هزاران آفرین برآن آگاهی سیاسی وفرهنگی وتاریخی ات.
چندباربه رفیق جمشیدگرامی عنوان کردم وبازاعلام می کنم که کلیه گفتارهاوبیانات ایشان درقبال دفاع وتشریح وتوضیح تاریخ وفرهنگ ایران زمین حرف دل وجان همه چریکهای فدائی خلق ایران بوده وهست ودرنهایت می بایستی وباید یک نفرازبین انقلابیون ومبارزین حوصله ووقت می گذاشت تااین گفتمانهارابعمل بیاورد.بنابراین ایشان می تواندبعنوان یک نماینده منتخب شده ازطرف ک.خ.ا.ک واردچنین بحثهای اساسی شودوخوشبختانه تا به حال بانوع برخورهای سیاسی ایشان هیچگونه مشکلی نداشتیم .
رفقای گرامی درکمیته شمال نیزاخیراًدرباره طایفه خادملوهادرگلوگاه گفتاری رابعمل آوردند.اینکه ک.خ.ا.ک بعنوان کمیته ای سیاسی - نظامی درسازمان چریکهاعلاوه برآنکه وظیفه یافتن نیروهای بالفطرانقلابی وآزادیخواه وگفتگوباآنان جهت بستن اتحادوجبهه مشترک مبارزه باحکومت نجس آخوندی راداشته ،وظیفه آن رانیزداردکه ازشیوه ارتباطات ونحوه همکاری با آن گروههاوقبل ازهمه این مسائل بیوگرافی وشجره نامه آن نیروها راطبق آن گفتگوهاومذاکرات سرّی ومخیانه حال ازطریق دیدارهای مستقیم ورودررویازطریق تلفن وایمیل ونامه نگاریهائی که بعمل آمده ،رابه اطلاع تک تک چریکهای فدائی عضوسازمان مخفی نیزبرساند.
بازگشائی این موضوع می تواندابتداکمک بزرگی به رفقای فدائی درامرشناختن دوست ودشمن ،درمبارزه مسلحانه باحکومت ننگین اسلامی باشد.
ارتباط سازمان ماباگروه پژاگ:
دوازده سال قبل ودرست بعدازمسخره بازی های احمقانه وکودکانه رفیق عبدالله اوجان رهبرحزب پ.ک.ک مااعضای ک.خ.اک به دفعات متعددباتعدادی ازرفقای مسئول کمونیست ومارکسیست لنینست درپ.کا.کادرشهرآتن دیداروجلساتی رابعمل آوردیم درآخرین جلسه به رفیق مسئول پ .کا.کااعلام کردم که بااین نوع رفتاربی پرنسیبانه وبدورازعقل آقای عبدالله اوجالان که همه کُردهای شرافتمندترکیه راشرمنده ولکه دارکرد مامطمئنیم که پاکترین واصیل ترین چریکهای کمونیست ومارکسیست لنینیست بویژه رفقای رزمنده مارکسیستهای ایرانی که سالهای سال درکوههای ترکیه مشغول مبارزه مسلحانه بودندخط وخطوط مبارزاتی خودراازکلیت پ.کا.کا جداکرده واردفازجدیدی ازمبارزات درون میهنی خواهندشدکه داستان رفقای رزمنده پژاگ درمقابل شماست اما بیان حقیقت ازطرف مادرآن جلسات راهمان مسئول وفرستاده ازکنگره پ.کا.کادرآلمان ووکیل آقای عبدلله اوجالان می داندکه آینده پ.کا.کاوهمدستی دولت فاشیستی یونان بادولت عقب مانده ترکیه جهت نابودی آهسته وگام به گام همه نیروهای مدافع مارکسیت لنینیست وکمونیست ترکیه راعلناًوآشکاراعنوان کردم.وامروزشاهدزنده وباقی ماندن مدافعان منافع خلق درگروه پژاگ هستیم.اماک.خ.ا.ک هرگزارتباط خودراباآن رفقای رزمنده قطع نکرد.
داستان ارتباط بادوگروه جنبش مقاومت مردمی بلوچستان وگروه تندرتوسط ک.خ.ا.ک به شش سال قبل وعامل اصلی ارتباط وآغازتماسهاتوسط رفیق پویان مسئول کمیته شمال -رفیق جاویدازآلمان ازهفت سال قبل بود.امابعدازبررسی های همه جانبه ،ک.خ.ا.ک به مسئولیت اینجانب تصمیم به سفرودیداری نزدیک وتشکیل جلساتی مهم هم بامسئول پژاگ هم بارفیق عبدالمالک ریگی وهم استادگرامی رفیق فولادوندوهم یکی ازنمایندگان آقای بروجردی ،وبعدازآن قصدآن داشتیم تا بارفقای جداشده ازگروه اشرف دهقانی ،بخشی ازنیروهای رزمنده مجاهدین خلق ،بامسئول تشکیلات نظامی کومه له درعراق وحتی بامسئولین گروه انقلابی هفده نوامبریونان ،نماینده مائوئیستهای افغانستان نیزدیدارهائی داشته وجلسه ای برگزارکنیم که شوربختانه حوادثی چون تصادف رفقای عضوک.خ.ا.ک درایالت تگزاس ،مشکلات رفقادرداخل کشور،وسرانجام اجباربه عزیمت رفقابه لوس آنجلس ،داستان درگیری اعضای ک.خ.ا.ک باسازمان کثیف سی .آی .ای....بطوری دست به دست هم دادندو ک.خ.ا.ک بدلیل ارسال بودجه به داخل کشور،وخرج وهزینه جابجائی اعضای خود،دیگرپولی دربساط بخش مالی نداشت که بتواندتکانی بخورد.ومتاسفانه بعدازآن حوادث ،تازه وضعیت نافرم اقتصادی درآمریکاشروع شدکه همه طرحهاونقشه های ک.خ.ا.ک جهت مذاکره بانیروهای نامبرده شده راعوض کرد.
اماارتباط خودراچه ازطریق تماس تلفنی وچه ازطریق نامه نگاری باآن نیروهاراحفظ کرده ایم.باگروه تندرنه تنهاازنزدیک برخوردوگفتگوکرده ایم که مسئله ارتباط بامسئول گروه ،رفیق جمشیدگرامی ،ارتباطی نزدیک وکاملاًتشکیلاتی ست بارفقای رزمنده بلوچستان ازطریق نامه نگاری وبارفقای پژواگ نیزبصورتی دیگرارتباطاتی راداشته وداریم. وتنهاامیدآن داریم که اوضاع مالی ک.خ.ا.ک درآینده نزدیک بهترشودکه درآن صورت طرح دیداربارفقای نامبرده شده رابه اجراخواهیم گذاشت واین یک نیازمبرم واجتناب ناپذیربرای سچفخامی باشد.
عنوان مطالب بالاهم جهت آگاهی همه رفقای رزمنده فدائی وهم خلق قهرمان ایران بودکه بدانندسچفخاباچه نیروهائی درارتباط وتماس ومتحداستراتژیکی چه نیروهای سیاسی می باشد.
______________________
طایفه خادملوهادرشهرگلوگاه
متاسفانه حرافان ووراجان وزبانبازان زبان درازفدائی درخارج ازکشوربدلیل سالهادوری ازوطن واجتناب کردن ازنه تنهازحمتکشان وکارگران میهن ،که جهت توجیه رفتارهاوعملکردهاواخلاقهای بی پرنسیبانه خود،تنهاغلطی که برای جنبش پیشتازفدائی کرده اندبلغورکردن داستانهاوزندگی نامه هاوسرگذشتهای همه رفقای رزمنده کمونیست وفدائیان ایران بوده وهست واین عقب افتادگان ازجنبش نوین میهنی،درذهن وفکرکوروعقب مانده خودچنین تصورمی کنندکه گویامثلاُانقلابی فکری رادرسراسرکشوربعمل خواهندآورد.این احمقهای روزگارهرکدام به نوبه خودنه تنهابلدنیستندکه چگونه به خط ومشی دهی افکارعمومی بپردازندکه بیشتراوقات به مانندمازوخیستهای غیرقابل کنترل ،به خودآزاری مفرط هم دست می زننددرک عاجزوعدم آگاهی وبی اطلاعی اینگونه افرادازآنچه که بعدازانقلاب ۱۳۵۷برسرجنبش پیشتازفدائی آمدیکی ازدلایل خودآزاری آنان بشمارمی رود.وپرسشی که بایدازاین بیماران مازوخیست فدائی پرسید این است آیاشماروان پریشان شده هاکه پروراجانه مدعی فدائی وفدائی بودن بودیدوهستیدآیاتابه حال هیچ اطلاعی ازطایفه خادملوهادرشهرگلوگاه که بزرگترین نقش سیاسی ،اجتماعی خودرانه تنهادرجنبش پیشتازفدائی که درجامعه کمونیستی ایران به نحوی درخشان وقهرمانانه بازی ووظیفه مینهی خودراادانمودندداشتید ودارید؟
فارغ از آن مقالاتی که رفیق پویان درمورداین شهرنوشت که اگرنمی نوشت رفیق اشرف دهقانی تاصدسال آزگارهم حتی مخیله خودنمی توانست بگنجاندکه اصلاًگلوگاه درکجای نقشه جغرافیائی ایران قراردارد؟
جهت آگاهی رفقای فدائی خارج نشین چون رفیق اشرف دهقانی:
شهرگلوگاه شهرکوچکی ست بین بهشهروبندرترکمن باشهر ساری ۶۵کیلومتروباشهرگرگان ۷۰کیلومترواگربه نقشه شمال نگاهی بیاندازیم دقیقاًاین شهردروسط دوسمت شرق وغرب ایران قرارگرفته وشایدبه همین دلیل نام این شهرراگلوگاه گذاشتندچون حکم گلووحلق شاهراه ارتباطی راتشکیل می دهدکه اگر (گلو)ی این شاهراه مهم اقتصادی راگرفته وفشاردهیدآن (گاه)نیمی ازبدنه حکومت کاملاًفلج وبی حرکت خواهدشدچون این نقطه ,نقطه گلوگاه ایران بشمارمی رود.
هنوزبدبخت بیچاره های وطن فروش وخائنینی چون احسان طبری ونورالدین کیانوری هادرجامعه کمونیستی ایران که الف رااز ب تشخیص نداده وکمونیسم رافوفونیسم تلفظ میکردنداین شهرزیباوبهشت برین ،کمونیستهای انقلابی چون حامداسدپورهاوباقرخادملوهاواکبرخادملوهاراپروش وتربیت کردکه پابپای انقلابیون آن زمان رشیدخانهاوحسین خان عرب ومشتی های پِلوِری،بابدست گرفتن اسلحه وآگاهی دادن به دهقانان وکشاورزان ،بساط یک مبارزه مسلحانه کمونیستی راباخائنین زمینخواران بزرگ وفئودالهای جانی صفت چون قاسلموهاکه درنوکری وکنیزی وکلفتی نسبت به دستگاه حاکمه ازهیچ جنایتی دریغ نمی کردند،پهن کردندیک انقلاب وشورشی کاملاًسوسیالیستی جهت دست یافتن به آرمانهای کمونیستی واشتراکی آن زمان (سال ۱۳۲۰).
رفیق حامداسدپورباآن مغزونبوغ فکری وباداشتن اندیشه وطرزتفکرکمونیستی وطنی یعنی کمونیسم ایرانی،بعدازمدتی باایجادگروه نظامی دست به جنگهای پارتیزانی دردل کوههاوجنگلهای زیبای کوه البرزدرآن شهرتاحوالی جنگلهای بهشهروبندرگزمی زند.شش ماه تایکسال بی وقفه حمله های نظامی خودرانه تنهاعلیه چماقداران زمینخواران وفئودالهای خونخوارکه علیه سیستم کلی حاکمه آن زمان ادامه می دهد.تاآنکه سرانجام قهرمانانه وشجاعانه جهت رسیدگی به مشکلات مردم شهروبویژه رسیدگی به مشکلات طایفه خود(اسدپورها)بارفقای رزمنده وهمسنگران انقلابی اش وداعی کرده وتنهابارفیق ویارصمیمی خودواردشهرشده ودربین راه حتی رفیق صمیمی خودرفیق کمونیست انقلابی باقرخادملوفرزندفرهادخادملورامرخص کرده وبه اومی گویدکه برودتاباخانواده خوددیداربعمل بیاورد.که متااسفانه مزدوران ددمنش وابسته به حکومت همان شب ازورودرفیق حامداسدپوربه داخل شهرمطلع شده ومتاسفانه همان شب ترورمی شودخواهرشجاع ودلیررفیق حامداسدپوربادیدن مزدورمسلح وقبل ازآنکه آن مزدورشلیک کندخودرادرمقابل رفیق حامداسدپورانداخته وسپربلای آن رفیق می شودوبازمتاسفانه گلوله شلیک شده بابرخوردبه انگشت شصت خواهررفیق حامد,درقلب رفیق حامدفرومی رودوبدین سان بعدازچهارسال مبارزه سیاسی ویکسال مبارزه مسلحانه وپارتیزانی ،زندگی پرازدردورنج ومملوازمبارزه وباقلبی سرشارازعشق به کمونیسم ایران خاتمه وبادنیابدرودمی گوید
بعدازتروررفیق حامد،رفیق ویارصمیمی اش رفیق کمونیست انقلابی باقرخادملوباشنیدن صدای شلیک گلوله خودرابه محل ومنزل رفیق حامدمی رساندوهم رفیق حامدوهم خواهرگرامی ایشان راغرق درخون میبیندهرچندکه خواهررفیق حامدازآن ترور،جان سالم برد.همان شب رفیق خادملوباتعدادی ازرفقای کمونیست خودبدنبال مزدوران ضارب رفیق حامدافتاده وچهارمزدورمسلح رابه هلاکت می رسانندوبامرگ آن چهارمزدوردرست بیست وچهارساعت بعدشهرگلوگاه توسط صدهانیروی مسلح حکومتی اشغال وحکومت نظامی اعلام می شود.
درست بااین اوضاع اجتماعی ،گروه پارتیزانی دهقانان شورشی شهرگلوگاه بعدازجانباختن رفیق حامداسدپور،صاف ومستقیم وبی واسطه توسط آقایان فوفونیسم خوانده،احسان طبری وکیانوری دجال وبی شخصیت وبی پرنسیب خیانت می بینندواین کمونیستهای شجاع دل وانقلابی برای مدت شش ماه دردشتهاوصحراهای زیبای ترکمنصحرامخفی وترکمنهای قهرمان به آن انقلابیون شورشی پناه می دهندتاآنکه بعدازآن افرادگروه توسط حزب خائن توده شناسائی وبه مامورین ساواک شاه فروخته می شوند.
پیکرپاک رفیق حامداسدپورتوسط همرزمانش درگورستان سفیدچاه گلوگاه ،گورستانی درقلب کوه البرزاین شهردفن می شود.رفیق باقرخادملو،رفیق فاضلی ،رفیق اسماعیل امیرخانلو،رفیق اکبرخادملوبعدازلوداده شدن توسط حزب حرامزاده توده هرکدام به بترتیب به مدت هفت سال،چهارسال،سه سال رادرسیاهچالهای قرون وسطائی ساواک شاه حبس کشیده وزندانی می شوند.
رفیق باقرخادملوخودبه مدت چندماه باخائنین وطن فروشی چون نورالدین کیانوری هم سلول می شودوآنجابودکه به ماهیت پلیدوکثیف حزب توده پی می برد.
طایف اسدپورهابدلیل وجودرفیق خادملواحترامی خاص وویژه ای رانسبت به طایفه خادملوهاداشته ودارندوتاسال ۱۳۶۹هرشهروندگلوگاهی بادیدن رفیق خادملوبی چون وچرابه یادرفیق جانباخته حامداسدپورمی افتادندووجوداین دورفیق آنقدرحیاتی بودکه مابین دوطایفه اسدپورهاوخادملوهاپیوندهای ناگسستنی قلبی وعاطفی بوجودآمداین دوطایفه وقبیله انقلابی وشورشگردرهرگونه مشکلات ویامسائل عدیده شهری،بویژه درچهارچوب مسائل کشاورزی وزمینهای زراعی،بصوری کاملاًاشتراکی به شورومشورت پرداخته ودرهم وغم یکدیگرشریک وسهیم بوده وهستند

____________________________

رفیق اشرف دهقانی هنوزبچه شیرخواره ای بیش نبود

باآغازانقلاب مردمی پنجاه هفت ،اولین پرچم سازمان چریکهابرفرازشهرگلوگاه به اهتزاردرآمد.فرزندان دهقانان شورشی ،باکسب تحصیل درامرمبارزات اجتماعی وآگاهی های سیاسی ،که درمخیله هیچ شهروندگلوگاهی هم نمی گُنجیدناگهان بابیرق چریکهای فدائی خلق واردمبارزات انقلابی شدند.باپیروزی انقلاب ،همه مردم شهرگلوگاه تازه فهمیدندکه :
رفیق اشرف دهقانی هنوزبچه شیرخواره ای بیش نبودکه چریکهای فدائی گلوگاهی شاهدبه هواپرت شدن مجسمه شاه بودند.رفیق اشرف دهقانی هنوز(اونقَ اونقَ)می کردکه کمونیستهای جوان گلوگاهی شاهدتکه تکه شدن چریک فدائی خلقی بودند که بانارنجک خودرامنجرکردتااسیردشمن نشود.هنوز بی شخصیت هاوبی پرنسیبهای اجتماعی ،چون فرخ نگهدارهاوعلی کشتگرها ،هنوزگُه وکثافت درون پوشاک خودرااشتباهاًبه جای شیرناپاک مادرشان لیس می زدندومی جویدند،که چریکهای فدائی گلوگاهی جهت کمک به ترکمنهابانیروی چریکی -نظامی واردبندرترکمن شدندکه نیمی ازنیروهاراطایفه خادملوهاواسدپورهاتشکیل می دادند.
هنوزآقای مهدی سامع بدلیل عضوشدن درکمیته صلح،بشکن وبشکن می کردوازخوشحالی درپوست خود نمی گٌنجید،که چریکهای فدائی گلوگاهی بادیدن خون ریخته شده رفقای ترکمن دستورتارومارکردن نیروهای ددمنش ارتجاعی -اسلامی رابه همه چریکهاصادرکردند.
هنوزرفیق اشرف دهقانی،وآن پتیاره های سیاسی -فرخ نگهداروعلی کشتگروعباس توکل به خدایش ،به مانندمفتخوران درنده خو،به فکرمتلاشی ساختن سچفخاوبه مانندارث پدری وناپدری ،هرکدام چنگال ودندان به هم نشان می دادندتاشایدارثی به آنان برسد؟چریکهای فدائی گلوگاهی درتدارک اعزام نیرووکمک به رزمندگان کمونیست درجنگلهای آمل وشمال کشوربودند.
هنوزدرندگان میراث خوردرجنبش پیشتازبه فکرشکم وزیرشکم صاحب مرده خودبودند،خلق قهرمان گلوگاه باحمله نیروهای ارتجاعی اولین اعدامی سیاسی راتقدیم آزادی میهن کرد.
هنوزفرصت طلبان بی همه چیزدرفکرچگونه کرنش کردن درمقابل امام خمینی دجالشان بودنداماچریکهای فدائی گلوگاهی برسرپیکرپاک وگلگون شده چهارآذرخش ترکمنصحرا،اشک غم اندوه می ریختند.واین غمنامه راهمان مادرگرامی رفیق جانباخته ،آذرخش آذرخشهای ترکمنصحرا،مادرگرامی رفیق توماج بهترازهمه دیده ومی داند
کینه ونفرت وانزجاردوطایفه خادملوهاواسدپورهانسبت به آخوندوآخوندیسم تنهابه بعدازانقلاب مرتبط نیست بلکه اززمان پیدایش وتولدآنان سرچشمه میگیردوخوشبختانه این دوطایفه چه درمکتب کمونیسم ایرانی وچه درمدرسه جنبش پیشتازفدائی ،شاگردانی راتربیت وپرورش داده است که بی شک اگرخودرفیق بیژن جزنی زنده بودصددرصدرمقابل مغزهای متفکروهوش مندچریکهای فدائی گلوگاهی،سرتعظیم فرودمی آورد(باپوزش وبانام رفیق بیژن جزنی).
ترس وواهمه حکومت نجس وننگین آخوندی ازطایفه خادملوهاواسدپورهای گلوگاه ،آنقدرزیادبودکه حضرت آیت الله والعظمی روح الله موسوی الخمینی حرامزاده وبی پدرومادراین ناپدری فرخ نگهداروعلی کشتگروابوالحسن بنی سگ (اولین رئیس جمهورگٌه خوراسلامی خمینی،)،طی یک ماه،پنج فرزندناخلف خود:آیت گ....الله بهشتی ،جلادصادق خلخالی،علی گدای یک دست خامنه ای،رئیس جمهوردست فروش رجائی به جهنم رفته ،وحجازی درب وداغون راجهت مثلاًسخنرانی ،به شهرگلوگاه ارسال کردتاآنجاکه حتی ساواکی ددمنش ،تیمسارفلاحی هم خط ونشانهائی ازخودنشان داد.واین درست زمانی بودکه چریکهای فدائی گلوگاهی جهت کمک به کمونیستهای انقلابی چه درترکمنصحراوچه دربلوچستان وچه درکردستان ایران،همه کوشش وتلاش خودرابعمل می آوردنداماازآن طرف حرامزاده های سیاسی چون فرخ نگهدارهاوعلی کشتگرهاونورالدین کیانوریها،بادم درازشان گردومیشکستندتادرمناظره تلویزیونی باحرامزاده های دینی -اسلامی چون همین پدرسوخته عوضی بدقیافه ،پاسدارمحسن رضائی ،مناظره تلویزیونی داشته باشندتاقیافه هچل هفت خودرابه نمایش عموم بگذارند.
بله رفقا:هنوزرفیق اشرف دهقانی باآن پزوقیافه سیاسی ،درفکرساختن فیلمی ازسناریوی فرارازندان اش بودتاشایدخودراشهره عالم وآدم کند؟امازآن طرف مغزهای متفکرسچفخا،ازدوطایفه خادملوهاواسدپورهازیرشکنجه های وحشیانه شکنجه گران دینی -اسلامی ،مقاومت می کردند،بیش ازیازده مغزمتفکرازکمونیستهاوچریکهای فدائی ومجاهدین خلق دراین شهرتوسط حکومت ننگین اسلامی به جوخه های تیرباران سپرده شدندتاماامروزشاهدپرفیس وافاده های میراثخواران درجنبش پیشتازیافاحشه گریهای سیاسی مریم عضدانلو،زن صیغه ای مسعودرجوی مٌرده وگوربگورشده باشیم.
این آقایان وخانمهای سیاسی بی ارزش ،لطفاًسربه سرطایفه خادملوهاواسدپورهانگذارندکه گذرپوست به دباغ خانه خواهد.

توضیح :طایفه های خادملوواسدپورامروزه درشهرگلوگاه به بیش ازده هزارنفرمی رسد.
ده هزارکمونیست وچریک فدائی خلق _جهت آگاهی بیشتررفیق اشرف دهقانی

هرچندکه داخل گوش اینگونه رفقارابابتون آرمه پرکرده انداماحرفهارابایدزد

8/17/2010

سازمان چریکهای فدائی خلق ایران


سخنی رفیقانه بارفقای شجاع دل بلوچستان
ابتداگفتاری ازرفیق توماج ازمسئولین وکادرهای رده بالای سچفخاوفرمانده کمیته ترکمنصحرادرسازمان مخفی

--------------------------------------------

تشابه شجاعت طایفه ریگی هادربلوچستان وطایفه خادملوهادرگلوگاه مازندران
سنتی دیرینه وناشکستنی


اولین نیروهائی که دربندرترکمن پیاده شدند هموطنان گلوگاهی وازبین این نیروهاهم بیشترین نیروراطایفه خادملوهاتشکیل می دادند.عشق وعلاقه ونهایت وفاداری ومحبت مسئول کمیته سچفخاوچریکهای فدائی این شهرنسبت به رهبران سچفخاوجنبش ترکمنصحرا،آنقدرشدیدوزیادبودکه حتی تعدادزیادی ازرفقای چریک گلوگاهی بااسلحه هائی چون تک لول ودولول(اسلحه های شکاری مختص آن شهر)وحتی تعدادزیادی نیزباتبروچاقو،جهت مقابله باارتش وتوپ وتانکهای مزدورساواکی دینی اسلامی شده تیمسارفلاحی،واردبندرترکمن شده بودند. درجنگ قهرمانانه ترکمنصحرا،دومین گروهی که بعدازطایفه خادملوهاخودرابه ترکمنهارساندندطایفه ریگی هاازبلوچستان بود.واین رفقای چریک نیزدرحیطه شجاعت ومردانگی،دست کمی ازچریکهای گلوگاهی ،مخصوصاًطایفه خادملوهانداشتند.اماشخصاًشاهدبودم که هنگامیکه یک نفرازطایفه خادملوهاتابایک نفرازچریکها،ازطایفه ریگی هابرخوردمی کرددیگرحتی جنگ ترکمن صحرانیزمابین آنان فراموش می شد.


____________________________


هموطننان گرامی:


همانطورکه طی ده سال گذشته ازنوع فعالیتهای سیاسی -نظامی سچفخا(س.م.ا)مطلع شدیدسازمان مخفی ایران بعدازاجرای عملیاتهای چریکی نظامی خودازترورمسئول برگزاری نمازنجس جمعه آخوندی درشیرارتاترورقاضی های حرامزاده وددمنش که براساس قوانین گ....ی ونجاستی اسلام آخوندی،هزاران نفرازبیگناهان این سرزمین رابه قتلگاههاوکشتارگاههای نجس دینی -ایدئولوژیکی فرستاده تاعملیاتهای فرجام ونتیجه بخش توسط سچفخاچون نابودی بیش ازسی وپنج پاسدارمزدوروجنایتکاردرهواپیمای حامل این مزدوران،که توسط کمیته مرکزی وباحمایت مالی ومادی ک.خ.ا.ک به سرانجام وفرجام رسیدتاترورماموران کثیف ونجس وزارت گ...نام اطلاعات آخوندی ...سران وبزرگ عمامه داران حکومت ،ترس ووحشت شدیدی ازسازمان مخفی ایران داشته و(س.م.ا)وحشت براندام غلط اندازآنان واردنموده است.
سچفخا(س.م.ا)بعنوان اولین وقدرتمندترین نیروی کمونیستی وچپگرا،درایران دست دوستی ورفاقت واتحادوهمدلی رابه سوی نیروهای سیاسی وانقلابی ،چون رفقای رزمنده مارکسیست - لنینست درپژاگ - چریکهای مسلح بلوچستان(جنبش مقاومت مردمی بلوچستان )_رفقای رزمنده وچریک درگروه انقلابی تندر(انجمن پادشاهی ایران)- گروه رزمنده رفقای طرفدارچه گوارا- دانشجویان آزادیخواه وبرابری طلب _ گروه چریکهای فدائی لرستان - رفقای مبارز طرفدارآقای بروجردی - رفقای فدائی جداشده ازرفیق اشرف دهقانی (سازمان نوزده بهمن )- رفقای آنارشیستهای انقلابی ایران- رفقای باقی مانده درسازمان ارتش آزادی بخش خلقهای ایران(آرخا)وحتی به سوی نیرهای معتقدبه جنگ مسلحانه چون رفقای چریکهای مسلح سازمان مجاهدین خلق -درازنمود.
سچفخاخوب می دانست وازسالهاقبل اطلاعی کامل وقاطعانه داشت که روزی ودرآینده ای نه چندان دور،هزاران مبارزوچریک مسلح ازانواع واقسام ایدئولوژی هاوطرزتفکرهای متفاوت اما کاملاًسیاسی پاک وبی غل وغش وتمیز،ازگوشه وکنارسرزمین گرامی یمان ایران ،جوانه خواهندزدوامروزشاهدجوانه زدن این نیروهای بالفطرانقلابی وآزادی خواه بیانگرواثبات همان گفتارهای رفیق خانم جانباخته ومارکسیت لنینست انقلابی رفیق خانم مهین جهانگیری .مارکسیست ارمانگرا و انقلابی هستیم که زیرشکنجه های طاقت فرسای ددمنشان اسلامی وقبل ازمرگ قهرمانانه خودچنین گفت:


گوئیدکه می برید ،گوئید که می کْشید،اما سرانجام ،درنهایت ،بارویش جوانه هاچه می کنید
امروزشاهدوناظرنه تنهارشدآن جوانه ها،که دلیرمردشدن میلیونهاجوانه ای هستیم که قصدریشه پروراندن درسراسرخاک پرگهرایران گرامی هستند.
س.م.ا(سچفخا)به خودافتخارکرده وبخودمی بالدکه به عنوان یک نیروی کمونیستی وچپگراوبه عنوان تنهانیروی باقی مانده دردفاع ازتفکرات انقلابی رفیق بیژن جزنی تادفاع ازشجاع دلان حماسه سازسیاهکل،دست اتحادودوستی رابه سوی نیروهای انقلابی نامبرده شده درازکرد.نه تنهابه این اتحاداحساس غرورمی کنیم که جانمان رادرراه خواسته های برحق همه انسانهائی که به نحوی درآن نیروهای انقلابی عضوبوده وزحمتهای سیاسی - تشکیلاتی می کِشند،فدامی کنیم.
سچفخااعلام می کندکه رفقای شجاع دل ورزمنده چریکهای مسلح بلوچستان به عنوان بخشی ازنیروهای انقلابی وآزادیخواه ایران ،ازخطه سیستان وبلوچستان ،رفقای چریکهای مسلح درگروه پژاگ ازخطه کردستان ومابقی نیرهای سیاسی نامبرده شده ،ازرفیقان وهمسنگران سچفخادرمبارزه باحکومت نجس-کثیف-گ...ه ومتعفن اسلام آخوندی ،بشمارآمده ونهایت احترام سیاسی رانسبت به آنان ودرمقابل آنان ادامی کنیم.
سچفخانهایت درودواحترام خودرانه تنهادرمقابل طوایف خادملوهادرشهرگلوگاه وریگی هادرزاهدان ،که نهایت احترام سیاسی -اجتماعی خودرادرقبال طوایف لروکردوجنوب ایران ،که برای نابودی حکومت ننگین, شجاعانه ودلیرانه ،دست به مبارزه مسلحانه زده ومی زنندسرتعظیم واحترام رافرودآورده وبه همه آنان درودی کاملاًانقلابی می فرستیم

وبادرودبه طایفه خادملوهادرگلوگاه وطایفه ریگی هادربلوچستان
بتازرفیق چریک گلوگاهی-بتازرفیق چریک بلوچ - بتازرفیق ترکمن
ماباشمائیم تا آخرین قطره خونمان
سازمان چریکهای فدائی خلق ایران(س.م.ا)

8/15/2010

پاسخی ازطرف بخش اینترنتی وتبلیغاتی سچفخا(۲)


...(ادامه)...


هجده سال قبل رفیق البرزبه همراه تعدادی ازاعضای رده بالای سازمانی ،ازکمیته شمال دریک جلسه محرمانه درتهران،به رفقای مسئول در کمیته مرکزی سچفخابویژه به رفیق بیژن ،علناًگفته بودکه :....اگرمی خواهیم جنبش پیشتازفدائی تولدی دوباره پیداکندوخون وروح تازه ای وارداین پیکره درب وداغون شده واردشوداول هرچیزبایستی به یک مبارزه کاملاًزورگویانه بادوجریان فاسد(اقلیت)و(اکثریتی های خائن)دست بزنیم.هیچ کدام ازمانبایداز گروههاونیروهای فدائی که زمانی تابع آنان بودیم تبعیت ویاحتی کوچک ترین فعالیت سیاسی درراستای اهداف خائن منشانه آنان انجام دهیم .تنهادوچیزرابایدمدنظراهداف اولیه جنبش پیشتازقراردهیم.مبارزه مسلحانه باحکومت ونفله کردن جریانات واپسگرایانه وارتجاعی شده کمونیستهاوفدائیان بی شهامت که درکشورهای بیگانه به خواب خوش فرورفته اند...
جبهه گیری دونفرازرفقای فدائی اقلیتی درقبال گفته های رفیق البرزباعث ایجادیک سری کدورتهای درون تشکیلاتی ،مابین رفیق البرزویاران شمالی باآن دورفیق اقلیتی شد.وبعدازآن جلسه تازمان خروج اعضای .ک.خ.ا.ک .چهاریاپنج باربحثهای سیاسی مابین رفیق پویان ،رفیق البرز ومن(پژواگ)بادورفیق اقلیتی ایجادشدکه سرآخرباتهدیدواخطارواولتیماتوم شدیدالحن رفیق البرز،دال براینکه اگریک باردیگرآن دورفیق فدائی،اسم ونام وکلمه ای ازجریان فدائیان اقلیت دردرون سازمان مخفی،به میان آورندنه تنهاازسازمان اخراج که به جرم جاسوسی برای سازمان مربوطه یشان ،تنبیه تشکیلاتی(بخوانید اعدام انقلابی)خواهندشد.تیم سیاسی رفیق البرزدرهمان سال این دورفیق راازورودبه جرگه نظامی وسیاسی نظامی سازمان مخفی ممنوع اعلام کرد.ازآن زمان آن دورفیق فدائی ازرفیق البرزوتیم سیاسی کمیته شمال ،کینه وکدورتی حقیقتاًبچه گانه وکودکانه به دل گرفتند.
دریکی ازجلسات سازمان درتاجیکستان ،هنگامی که آن دورفیق شروع به موضع گیری وهمان بهانه های بنی اسرائیلی وبنی صدری سابق رادرقبال صدورفرمان ترورچهارمزدوروابسته به حکومت ننگین آوردندناگهان درمیان سخنان آن دورفیق،یکی ازاعضای کمیته شمال-ببرهای مازندران بادرآوردن اسلحه کمری خودونشانه رفتن به طرف آن دورفیق ،بافریادی خشم آگین داد زدکه....
بس دیگه آقای محترم بس دیگه ...خیلی دارین چرندمی بافین...شمابچه تهرونی هاهمونائی هستین که دوتاکشیده وسیلی می خوردین کمونیستهای مازندرانی را۱۰تا۱۰تالومی دادین ...یک لگدبه شمامی زدن وگوشتون رومی کشیدن ...فرداش ۱۰تاچریک توی زندان ساری اعدام می شدن ...می دانیدرفیق ...یاشمابچه تهرانی ها،ماشمالی هاروساده وهالوفرض کرده این یاواقعاًککی توی تنبانتون است..که این جوری چرندیات روبه هم می بافین...هیچ می دونستین که ماشمالی هاهیچ اعتمادی به شمانداریم ...الان هم دارین بازمزخرفات خودتون رومی گین وانتظاردارین سکوت کنیم...مقصرشمادوتانیستین مقصراصلی رفیق بیژنه که شماروبه این جلسه آورده والابه خون همه جانباختگان قسم می خورم که باهمین اسلحه حساب هردوتایتان راهمین جامی رسیدم...چندباربه شمادونفرقبلاًاخطاردادیم امامثل اینکه گوشتان نمیشنوه....شماهاعضوکادرمرکزی شدین تابه چریکهاکمک کنین که حمله های نظامی کنن یامی خواهین همون داستان ج .....ه بازی های یک عده بی پدرومادرمفتخورسی سال قبل روتکرارکنین...آقایان محترم ...یاشماآنقدراحق ونادان وبی اطلاع هستین وخبرندارین که اون مسئولین ورهبرانتون توی خارج به یک عده آدم معتادوالکلی وزنبازوحتی(گی)شدن یاخودتونوبه کوچه علی چپ می زنین..اصلاًشمادونفرحق شرکت توی جلسه رونداشتین این همه توی سازمان چریکها..گَندزدین ....بس تون نیست....؟...حالا هم که مثل اون رهبرانتون ازیک عمیلات نظامی...تپق که نمی زنین هیچ ...تازه شدین اون مادر قحبه فرخ نگهداروعلی کشتگر...نه آقاجون کورخوندین..برای مامازندرانی هافقط یک چیزمهمه...(رفیق شمالی بانشان دادن اسلحه کمری خودگفت:)..این ...این وفادارترین رفیق ماچریکهای مازندرانه...اینه که انتقادمی کنه نه شمارفیقای نارفیق...

___________________

طی هفده سال گذشته نه رفیق البرز،نه رفیق پویان ونه من (پژواگ)هرگزوابداًدرهیچ کدام ازفعالیتهای سیاسی خودبرای اهداف جنبش پیشتازفدائی ،اصلاًازدیدگاههای سیاسی رفیق اشرف دهقانی ،بحثی به میان نیاوردیم که بماندوپیشکش مسئولین کمیته مرکزی سچفخا،حتی خودرفیق اشرف دهقانی ازهرشخصی دراین دنیا،بهترمی داندکه برخوردماویاران فدائی دیگرباایشان ،برخوردازطریق انتقادسیاسی وکاملاًانقلابی بود.تنهااینکه تعدادی ازبیسوادان سیاسی پیرامون رفیق اشرف دهقانی تحت هیچ شرایطی حق عصبانی کردن چریکهای مسلح فدائی خلق بویژه چریکهای فدائی مازندرانی وشمالی رانداشتندکه متاسفانه این ناحقی کاملاًضدانقلابی رابعمل آوردند.
دربرخوردبارفقای فدائی اقلیت نیزبرخورداعضای ک.خ.ا.ک بویژه برخوردخصوصی رفقاالبرزوپویان ،کاملاًبرخوردی انقلابی بوده وهست.دربرخوردبااین جریان که حالا آن راجریانی ارتجاعی وواپسگراخطاب می کنیم همیشه چندموردراعنوان کردیم :
اول:عباس توکل بایدبه بدلیل رفیق کشی وآفریدن حادثه چهارم بهمن(حادثه گاپیلون)ازطرف سازمان مخفی،محاکمه ومجازات شود.(بخوانیداعدام انقلابی)
دوم:آقای مهدی سامع به همراه همسرشان خانم زینت میرهاشمی بایدتوضیحی آشکاروشفاف دهندکه براساس کدام قانون موجودرسچفخا،اسامی بسیاری ازرفقای فدائی اقلیتی رابه رهبراحمق کادرهای مافیائی درسازمان مجاهدین خلق ،پتیاره سیاسی مسعودرجوی،دودستی تقدیم کردآیاآقای مهدی سامع عامل نفوذی مسعودرجوی دیوانه ،به درون سچفخابود،آنهم درست درآن آشفته بازارسازمانی درسچفخا؟که اگراین چنین بودپس بایدبه مانندآن خائن همدستش عباس توکل یا آن دریوزه افتاده سیاسی ،حسین زْهری ،بایدمحاکمه ومجازات شود.
آقای مهدی سامع پنج سال قبل دریک گفتگو(چت ازطریق یاهومسنجر)بارفیق بیژن مسئول کمیته مرکزی سچفخا درتهران ،آشکاراوعلناًبزرگترین دروغ وتوهین وافترارانسبت به یکی ازرفقای رزمنده فدائی وعضوخانواده فدائیان مازندرانی ،رواکردکه بعدازگذشت پنج سال هنوزاین آقادرقبال سئوالات مکررمادراین مورد،به مانندمسعودرجوی سکوت اختیارکرده است .


خودبخوانیدمابقی داستان را


...(ادامه)....


پژواگ _دوشنبه -تاجیکستان

8/10/2010

هنرنزدایرانیان است وبس.

بادرودوسپاس فراوان به هنرمندوشاعرانقلابی رفیق گرامی(هالو)
هنری ازهنرهای شاعرانه این رفیق گرامی
تفاوتهای ایجادزلزه درایران ونقاط دیگرجهان

8/07/2010

ازجلادمیرحسین تارفیق نارفیق اشرف دهقانی


ازجلادمیرحسین تارفیق نارفیق اشرف دهقانی

رفیق پویان مسئول کمیته شمال - ببرهای مازندران

http://wwwkomitehyeshomal.blogspot.com/

___________________________


خبردریافتی ازطرف رفیق البرز:


طبق خبرارسالی ازطرف مسئول .ک.خ.ا.ک مادرگرامی وقهرمان یکی ازرفقاویاران وهمسنگران درراه آزادی ایران درگروه تندر،نیزگویاچندماه قبل جان به جان آفرین گفت. سازمان مخفی ایران ضمن عرض تسلیت ،نهایت درودهای انقلابی رابه این رفیق مبارزدرانجمن پادشاهی ایران(گروه تندر)فرستاده وآرزوی صبروتحمل انقلابی رابرای ایشان خواهان وخواستاریم.

طبق گفته های رفیق البرز،همرزم گرامی درگروه تندرطی سی سال گذشته موفق نشدکه حتی یکبارمادرگرامی وزحمتکش خودراببیند.

امیدآن داریم که این هم رزم دلیرما،تسلیت قلبانه ماراپذیرفته ومارادرغم واندوه خودشریک بداند.


یادآن مادرگرامی وستمدیده نیزگرامی وروحش همواره شادباد.


سازمان مخفی ایران

_________________________________
ستمکشان شورشی

شهرگلوگاه_بهشت روی کره سبز
سرزمین پرورش دهنده انقلابیون ومغزهای متفکرجنبش پیشتازفدائی
کمینگاه سی چریک مسلح ازببرهای مازندران
دراین سرزمین زیبا،کسی گذشت سریع زمان رااحساس نمی کند
شهرزیبای گلوگاه:سرزمین دهقانان کمونیست انقلابی و مکان مقدس همه چریکهای فدائی خلق ایران
سرزمین آرزوهای انقلابی

________________________
رفیق پویان مسئول کمیته شمال - ببرهای مازندران
یادی ازمادران قهرمان فدائی
،رفیق مادرفاطمه سعیدی(مادرشایگان)

http://www.19bahman.com/Rafigh-Madar-Shaygan-LS.wvx


________________________
بایادونام همه مادران فدائی بویژه مادرفدائی نازخانم عسگری
مادرهمه زندانیان سیاسی چریکهای فدائی درزندانهای قرون وسطائی حکومت نجس وننگین آخوندی مادرزندانیان سیاسی چریکهای فدائی که درزندانهای ساری -گرگان ووکیل آبادمشهد،اسیرجهل وجنون عمامه داران ودستاربندان دینی -اسلامی بودند. به یاد آن رفیق مادرگرامی فدائی ،که درسال ۱۳۶۴مزدورددمنش وجیره خوارحکومت نجس ،میرحسین موسوی حکم اعدام فرزندان فدائی این مادرستمدیده رابادستان کثیف ونجس وباآن امضای ننگ آورش صادرکرده بود.



متن دریافتی ازمسئول ک.خ.ا.ک


قابل توجه همه مبارزین ،انقلابیون وآزادیخواهان مسلح ایران زمین:
ضمن سپاس ازبخش اینترنتی سازمان مخفی:


مشتاقان مبارزه مسلحانه ابتدا فیلم زیبای عملیات والکر،رامشاهده وتماشاکنند.ودرصورت وجودوقت وزمان دربخش تبلیغاتی،بزودی مطالبی راهم درموردماجراهای پیش آمده،دربرخوردبااین فیلم زیباومقابله به مثل باسازمان کثیف وجاسوسی ومزدوران به تمام عیار.سی .آی .ای. توضیح خواهم داد.تاشاید مسئولین کمیته مرکزی سازمان ومسئولین دادگاه مخفی اقناع شوند.

فیلم عملیات والکِررادردیدوتماشای عموم بگذارید.

باسپاس :البرز


http://megashare.info/watch#Cat,TWpJPQ

8/06/2010

آدرسهاجهت تماس

بخش اینترنتی وتبلیغاتی سازمان مخفی ایران
جهت ارسال بیانات ومقالات وانتشارآن درسایت رسمی سازمان لطفاًفقط به آدرس زیرارسال کنید.بخش تبلیغاتی بادریافت موضوعات سیاسی ونوشتجات ومقالات وگفته های شما،وبراساس قوانین موجوددراین بخش،بطورنوبتی ،آن رادرسایت درج خواهدکرد.هیچکدام ازآدرسهای دیگرسازمان مخفی،به ارسال نامه هاومقالات ارسالی،پاسخی نخواهنددادمگرآنکه موضوع نامه ویامتن ارسالی،بطورخصوصی ویابحث انفرادی بایکی ازمسئولین سازمان مخفی باشد.

آدرسها:

جهت ارسال بیانات ومقالات وانتشارآن درسایت
بخش اینترنتی وتبلیغاتی
___________________

کمیته مرکزی سازمان چریکهای فدائی خلق ایران(رفیق بیژن)
______________________

کمیته شمال - ببرهای مازندران
______________________
کمیته خارج ازکشور
____________________

مسئول کمیته خارج ازکشور(رفیق البرز)

8/05/2010

کشتارحیوانات به کدامین گناه؟


Add Image
مادرشجاع دل یوزپلنگها،جان خودرافدای فرزندان معصوم وبی گناه خودکرد
تفوبه به آن خانواده وفرزندان حرامزاده ات علی خامنه ای
___________________________
کشتارحیوانات به کدامین گناه؟

متاسفانه مامدعیان سیاسی هرموجودجاندارکثیف ونجس ازجنس آدم وانسان را،هروقت که عصبانی وکنترل روحی وروانی خودراازدست می دهیم ،یک مشت لجن وبوی گندگرفته ومتعفن شده سیاسی راباحیوانات پرواضح محترم وارزشمندوگرامی چون خانواده زحمتکش خروالاغ وسگ وخوک ووو...مقایسه می کنیم . براستی اینگونه موجودات وجانوران محترم چه گناهی رادربرابرقوانین ددمنشانه موجوداتی به نام انسان زمینی مرتکب شده اندکه تاعصبانی و نارحت وپرخاشجومی شویم آن آدمهاوانسانهارابا صفتهای حیوانات مقایسه می کنیم. تاآنجاکه مکتب زیبای کمونیسم درهمه فلسفه های سیاسی خودبه ماآموخته است همه جانداران وموجودات زنده ونفس کش, حق حیات ،حق آزادی زندگی وبرخوردارازقوانین یکسان درمحیط زیستی کره زمین می باشند.مطالعات علمی ودراینجاعنوان کنم که علم روانشناسی درعلوم دامپزشکی ،براساس مطالعات وتحقیقات علمی خود،کاملاًثابت کرده است که شعوروعقل واستنباط ودرک احساساتی وقلبی بسیاری ازحیوانات ازماانسانهای همیشه کودن ونادان ،نیزصدالبته بیشتروواقع بینانه تربوده وهست.

_______________

جهت تفهیم بیشترانسانهای ناآگاه وبی اطلاع:

امروزه بیشترآمریکائیان واروپائیان بدین نتیجه مثبت وعاطفی رسیده اندکه زندگی بشریت بدون وجودزندگی حیوانات ،میسرنبوده ودرصورت نابودی حیوانات ،نسل انسان ،به دوره ای ازدوران روان پریشانی ،بیماری های اعصاب وروحی وروانی که بدترین نوع بیماری دربین صدهامریضی وبیماری دیگراست مبتلا شده که متاسفانه درمان ناپذیر نیزمی باشد.

______________

بیچاره حیوانات:

دربرخورد باروحیه ومسئله روانی حیوانات ،تنهایک کمونیست واقعی که حقیقتاًدرمدرسه ومکتب کمونیسم پرورش ،آموزش وتربیت شده است می فهمدودرک می کندکه حق وحقوق حیوانات درمحیط زیستی چه بوده وچه هست.خوشبختانه بسیاری ازکمونیستهای بالفطرایرانی با پذیرش مسئولیت درقبال حق وحقوق حیوانات ،هرکدام به نوبه خود،درمنزل خود،ازرفقای جانوران وحیواناتی چون ،سگ ،گربه ،اسب ،کره اسب ،کره های شیرین زبا ن خروالاغ ،گوساله های نازنین گاو وگوسفندوبزووو....
ویازپرندگان شیرین سخنی چون بلیل وقناری وطوطی و حتی یکی ازرفقای رزمنده فدائی اطلاع داد که ازیک نوزادکلاغ سیاه درمنزل خودمراقبت می کند.ونگارنده این مطالب رفیق کوچک شما البرز،درمنزل خودازیک بچه خرگوش زیبا محافظت می کنم.همه چیزآزادی انسان وحیوان یافت می شودجزآیه های گ....قرآنی عربهاوآخوندهای عمامه به بسر...
...نخواستم ازفسلفه مبارزات چریکی ،نظامی یک چریک فدائی خلق ویایک کمونیست بالفطروواقعی وراستین ایرانی نژاددربرابرحکومت نجس اسلامی ،آخوندی دورشوم اماهمواره پرسشی که باخودداشتم این بودکه حیوانات بی گناه ومظلوم دراین بین به چه گناهی مرتکب شده اند که ماچریکهای فدائی .....نه ..بهتراست بگویم که ماکمونیستهای ایرانی ....،چرااخلاق سیاسی کثافتی ونجاستی مشتی میکروب وویروس خطرناک سیاسی راباخانواده های پرواضح محترم وزحمتکشی چون آقایان وخانمهای سگ وخروالاغ وگوسفندوگاووحیوانات مفید وارزشمندی چون خوک وماروعقرب ورطیل مقایسه وبه این جانداران محترم نسبت می دهیم ...چرا؟...مگردرزبان بازی های انسانی ماغیرازاین است که:
سگ حیوانی ست وفاداربه صاحبش که هیچکس مثل سگ نمی تواندوفاداری خودرانسبت به صاحبش ثابت کندحتی درموقع جنگ ونبردبادشمنان آن شخص ...؟
مگردرادعاهای فوق شرمگین وآزرم سازخود،زبان درازی نمی کنیم ومدعی نیستیم که که گاووگوسفند واسب وخروالاغ وچه وچه وچه....موجوداتی مفید ومثمرثمردرحیات زمین بوده ومی باشند.

_____________________

فقط برای کمونیستهای ایرانی:

براستی رفقای ارزشمندحیوانات وچهارپایان ذکرشده ،به کدامین گناه وجرم انسانی محکوم شده اندکه ارزش واعتباروالای آنان راباکثافتهاونجاستهای بوی تعفن وگَندگرفته ای چون مزدوران امپریالیسم ،مقایسه وحتی نسبت ژنتیکی وفامیلی می دهیم.نژادمحترم سگ وشغال وکفتارولاشخوروکرکس چه گناهی رادرمحدوده وحشی گری هاوبربریسم انسانی مرتکب شده اند؟..
.....سگ زنجیری امپریالیسم جهانی ...مزدوروسگ هارحکومت نجس آخوندی ....
بیچاره زبان بسته سگ وخانواده محترمش
...براستی ماکمونیستهای ایرانی یاحقیقتاًعقل وشعورودرک وکلیه احساسات بشری خودراازدست داده ایم که بااین جانداران ارزشمنداینگونه برخوردمی کنیم یاواقعاًبه دنیای وحش حیوانات گفته ایم ...زکی...؟
بله رفقای کمونیست :
خبرجان باختن معصومانه دونوزادیوزپلنگ ،به همراه مادردلسوزش که براثربرخوردباماشین درجاده تهران -مشهدکه این مادریوزپلنگ دراوج مهروعطوفت ومهربانی،درنهایت خودرابه قربانگاه فرزندان خودرساندبسیارجانگدازوغم انگیزامااین حرکت شجاعانه ومملوازعواطف مادری ،درس بزرگ وانقلابی رابه مامی آموزدهرانسان انقلابی یاددوران وزمانهائی می افتدکه مادران قهرمان انقلابی ایران بدنبال پیکرپاک فرزندان سیاسی واعدام شده خودبودند

_______________________

گورپدرومادرحکومت نجس وننگین آخوندی
.
توهین به شعورحیوانات ممنوع وکشتارحیوانات به کدامین گناه؟


فراموش نکنیم که به هنگام مبارزه باحکومت ننگین ،نهایت دقت وهوشیاری رادرحفاظت ازحق وحقوق حیوانات
محترم رابعمل بیاوریم.همه چرندگان ،درندگان ،خزندگان ،جوندگان ،پرندگان،ووو...بایدازامنیت جانی برخورداربوده جزسران حکومت نجس وننگین آخوندی ومزدوران ددمنش اش .

توهین به شعورحیوانات ممنوع وکشتارحیوانات به کدامین گناه؟
جهت اطلاع همه رفقای کمونیست وچریک های فدائی خلق ایران:
نام خرگوش اینجانب رفیق (صحرا)می باشدکه به ایشان زبان شیرین شکن پارسی رایادداده وامید آن دارم که روزی برای خودیک کمونیست واقعی شود.


باامید به آن روز
رفیق کوچک شما:البرز

8/04/2010

پاسخی ازطرف بخش اینترنتی وتبلیغاتی س.م.ا

پژواگ:سیزدهم مرداد۱۳۸۹

بنام خلق قهرمان ایران


باتوجه به مراحل طی شده درطول جلسات رفقای مسئول سازمان مخفی ایران درشهردوشنبه پایتخت جمهوری تاجیکستان ،چنین استنباط می شدکه باصدورفرمان ودستورترورانقلابی چهارددمنش ومزدوران منتصب شده جهت انتخابات(خرمایشی)حکومت ننگین ،ازطرف ک.خ.ا.ک ومسئول این کمیته رفیق البرز،کمیته های مستقل دیگردرسازمان مخفی چون کمیته اطلاعات وضداطلاعات سازمان (بخش امنیتی سازمان)به مسئولیت رفیق آروین،کمیته مرکزی به مسئولیت رفیق بیژن ،کمیته شمال -ببرهای مازندران به مسئولیت رفیق پویان وکمیته خارج ازکشورسازمان مخفی (ک.خ.ا.ک)به مسئولیت رفیق البرز- کلیت سازمان مخفی باحمایت وپشتیبانی چریکهای فدائی مسلح،درکمیته شمال دست به تحرکات چریکی -نظامی زده وباترورانقلابی چهارمزدورمنتخب حکومت نجس آخوندی،سازمان مخفی ایران(سچفخا)واردمرحله ای دیگرازمبارزات انقلابی خودشود.باوجودتعدادی ازرفقای می توان گفت تقریباًمحافظه کارسیاسی که پیشینه این رفقای فدائی به هواداری ازجریان واپسگراشده فدائیان اقلیت وپیشینه تعدادی دیگربه هواداری ازرفقای رزمنده فدائی درارتش رهائیبخش خلقهای ایران ودونفرازاین رفقانیزبه شورای ترکمنصحرابرمی گرددباعث آن شدکه جلسه سازمان درتاجیکستان ،به جای حمایت همه جانبه ازطرح چریکی نظامی .س.م.اجهت نابودی چهارمزدورکلیدی وابسته به حکومت ننگین،به محاکمه سیاسی رفقای فدائی درک.خ.ا.ک ومسئول این کمیته رفیق البرزودست اندرکاران دردوسایت متعلق به س.م.ا
مبدل شود.
سایتهای متعلق به س.م.ا
http://wwwnorthtigers.blogspot.com/
مادست اندرکاران ومسئولین هردوسایت اینترنتی وتبلیغاتی س.م.ادرپیشگاه خلق قهرمان ایران ودربرابردادگاه خلقی ومردمی مخفی ایران ودربرابرمسئولین دادگاه مخفی وکمیته مرکزی ،قسمی ملی وانقلابی یادکردیم که طی ده سال ازفعالیت تبلیغاتی درجهت اهداف سازمان مخفی،نه به کسی توهین وافتراهی واهی وبیهوده واردنمودیم ونه به کسی بابددهنی وفحاشی مختص (لمپنیسم زمان-حکومت نجس آخوندی)پاسخ دادیم جزبه خودکلیت حکومت حرامزاده دینی _اسلامی وهمه مزدوران پروپاقرص اش.
دفاع اینجانب و رفیق پویان،رفیق کاوه ،رفیق جاوید،رفیق شهاب گرامی ،رفیق توماج وتعدادبیست چریک مسلح فدائی خلق ازک.خ.ا.ک ومسئول این کمیته ودفاعی جانانه ازعملکردک.خ.ا.ک بویژه طی ده ۱۰وهشت ۸ سال گذشته که پیشکش رفیق رئیس دادگاه ورفیق بیژن وآن چندرفیق اقلیتی هنوزمحافظه کار،دفاع ازعملکردک.خ.ا.ک طی پنج وچهارسال گذشته ،آنهم بادلیل ومدرک وسند دادگاه پسند ،گویا نه تنهابه جائی نرسیدکه تعدادی ازرفقادرک.خ.ا.ک .به همراه بخش تبلیغاتی ،تقریباًمحکوم به افراط نیزشدیم وطبق ادعای رفقای مسئول ،گویاپایمان رازخط قرمزسازمان مخفی بیرون گذاشتیم.
خلق قهرمان ایران ،ازده سال قبل وشروع فعالیتهای اینترنتی ازکشوریونان ،خودشاهدوناظربوده واست که بخش اینترنتی هرگزوابداًپای خودراازخط دفاع ازجنبش پیشتازفدائیان ایرانی نه تنهابیرون نگذاشت که دردفاع ازآرمانهای جنبش پیشتاز،سنگ تمام گذاشت.هرلحظه وهردم شعاراساسی وسیاسی وتشکیلاتی ما ،جنگ مسلحانه بود وجنگ مسلحانه وجنگ مسلحانه نه هیچ چیزدیگر.
رفقای مسئول,. مااعضای ک.خ.ا.ک ومسئول این کمیته ،رفیق البرزرامتاسفانه متهم به افراط درسیطره مسئولیت سازمانی وحتی آن دورفیق (اقلیتی)رفیق البرزرامتهم به سوْاستفاده ازمقام ومسئولیت تشکیلاتی درسازمان نمودند.که وجودتاحدودی کینه وعقده های تشکیلاتی آن دورفیق اقلیتی نسبت به رفیق البرزکه ازمواضع اشرف دهقانی دفاع می کردوطی ده سال گذشته درچندین موردباعث جروبحث های سیاسی مابین این دورفیق ورفیق البرز شده بودراهنوزفراموش نکرده ایم.
رفیق پویان مسئول کمیته شمال دردفاع ازک.خ.ا.ک ومسئول این کمیته ،دریک مچ گیری سیاسی ،ازآن رفقای اقلیتی سئوالی کردکه هنوزآن سئوال بی پاسخ مانده است.:دفاع من ورفیق پویان واعضای ک.خ.ا.ک ازکمیته مان این چنین بود:
رفیق پویان چنین گفت:
....باتوجه به موضع غلط اندازشمادربرابرک.خ.ا.ک برمی گردیم به نوزده سال قبل که باموضع گیری شدیدرفقای مازندرانی درموردنیروهای فدائی پفیوزواجنبی پرست شده دیگرواینکه آن زمان عنوان کردیم هیچکدام ازماهاحق صحبت کردن ازتشکیلاتهای موردنظرمان رانداریم وبایدهمه آنهاراحتی درذهن وروح ومغزمان هم دفن کنیم وبه خاک بسپاریم اما مثل اینکه این عقده وکینه شتری شمارفقای محافظه کارنسبت به رفیق البرزهنوزکنارگذاشته نشده که هیچ تازه مثل اینکه آن زخم چرکین تازه سربازکرده که نمی توانید آرام وقراربگیرید....
دفاع من :
...نه تنهارفیق البرزواعضای کمیته ک.خ.ا.ک هیچ توهین واهانتی به رفقای اقلیتی روانداشتندبلکه مافقط یک خائن و آدم کش به نام عباس توکل رابه چالش سیاسی کشاندیم .ازنظرک.خ.ا.ک این شخص بی شرف تروپست فطرت ترازیک مامورکثیف ونجس اطلاعات آخوندی ست.دربرخوردباجریان فدائیان اقلیت همیشه سعی یمان برآن بودتاازموضع نقدوانتقادفشرده وسختگیرانه اما کاملاًسیاسی وانقلابی برخوردکنیم.توهین واهانت ابتداازطرف یک مشت عربده کش ولمپن شده اروپائی نسبت به نه تنهاماکه به کلیت سازمان شروع وخودآغازگرتوهین هاشدندکه نمونه آن همان لمپن شده اروپائی(پولاد)ازگروه اشرف دهقانی بود.اودرحال مستی بیش ازحدولاینعقلی به تمام عیار،چرندیات ومزخرفاتی رابافت وماهم نه تنهاپاسخش رادادیم که پیشینه اش راهم به همگان گفتیم ...مادرمبارزات گفتمانی وتبلیغاتی ،ازخوددفاع کردیم با آنکه مسئول کمیته ماخودازهواداران پروپاقرص جریان اشرف دهقانی بودورفیق پویان هم دومی وخودمن هم سومین نفر...امادربرخوردهای اخلاقی یشان ،پولادصفتان،چنان تِرسیاسی زدندکه همه ماحتی ازخودخانم اشرف دهقانی هم بیزارشدیم....

______________

رفقای محافظه کارطرفدارجریان فدائیان اقلیت درآخرین روزوآخرین ساعات جلسه دیگرحتی یک کلمه حرف برای گفتن نداشتندبویژه با این پرسش رفیق پویان که :
مگرآن چهارمزدورکلیدی وابسته به حکومت ننگین باشمارفقا،نسبت فامیلی یاازنزدیکان شماهستندکه درمقابل صدورحکم ترورآنان موضع گفته ایدومخالفت شدیدمی کنید؟..پسرعمه ...پسرعمو...پسردائی...
چه نسبت خونی وفامیلی باشمادارند....
بامٌهرسکوتی برلبان،جلسه راترک گفتند
...(ادامه).....
پژواگ مسئول بخش اینترنتی وتبلیغاتی سچفخا(س.م.ا)-دوشنبه -تاجیکستان

رفقای مبارزدرگروه تندر


بیچاره کورش، بیچاره پهلوی

در هفته گذشته، شاهزاده رضا پهلوی با یک سال تاخیر، دوباره با فشار رسانه های تجاری-سیاسی به میدان لس آنجلس آورده شده اند که بار دیگر پیشتاز در پیشگیری و پسروی در مقابل جنبش براندازی قرار گیرند. ایشان نه تنها دستورالعملهای فرسوده و بی پایه خود، از نوع «رفراندم زیر نظر سازمان ملل» و تئوری ورشکسته «نافرمانی مدنی بدون خشونت» را تکرار کردند، بلکه نقطه نظرات ابلهانه همسنگران ملی مذهبی و اصلاح طلب دولتی خود را نیز از آن خود کرده و بی آبرویی را به حد کمال رساندند

https://tondar.org/content/2010/08/701.html

تهدیدبه ترورهای انقلابی وواکنش کله گنده های دینی -اسلامی

چرامیرحسین موسوی ازبیست ودوسال قبل هرگزدرموردقتل عام زندانیان سیاسی حرفی نمی زداماتاازطرف ببرهای مازندران وازطرف کمیته سیاسی - نظامی سازمان مخفی(ک.خ.ا.ک)موردتهدیدبه ترورانقلابی قرارگرفت ازکشتارشصت وهفت سخن به میان آورد.بی شک باتهدیدات موثرکمیته شمال،آقای میرحسین موسوی به همه چیزهاوواقعیتهائی که باعث آن کشتاروتراژدی غمناک انسانی شدزبان به اعتراف خواهدگشود.

_________________________

کمیته شمال - ببرهای مازندران


چطورطی سی سال گذشته هیچ حرف وکلمه ای رادرموردکشتارهای شصت وهفت برآن زبان درازت نمی آوردی؟چطورتابه حال مُهرسکوت وزبان لالی راپیشه کرده بودی ؟اماتابحث ترورانقلابی تو وهمدستان ددمنش وجلادان بی ترحم تان به میان آمدزبان بازکردی؟

8/03/2010

شبکه وسیع مبارزین ببرهای مازندران-م.ارجمند


جهت شرکت درجلسات محرمانه مسئولین سازمان مخفی ،باکسب مجوزازکمیته مرکزی ازتهران به سمت مازندران حرکت کردم.جهت خروج ازمرزهای بین المللی ،ابتدامی بایستی بامسئول کمیته شمال ملاقاتی راداشته باشم.بدلیل ممنوع الخروج بودنم بعدازحادثه کوی دانشگاه،این دومین سفربه خارج ازایران آنهم بصورت(مخفی)بود.

اولین توقف درشهربابل بودتابارابط کمیته شمال ارتباط برقرارکنم.رابط مذکورباماشین خودتاشهرساری همراهم شد.درآن شهرباسه رابط دیگروبعدازدوروز،بارابطی دیگروسرانجام بعدازسه روزبامسئول کمیته شمال -رفیق پویان دیداربعمل آمد.می بایستی تایک هفته دیگردرنزداین مبارزین می ماندیم تامبارزین ببرهای مازندران مسئولین سازمان راازمرزهای بین المللی باهمسایگان ایران ،خارج کنند.یک هفته نیزسپری شد.حوالی عصرازساری حرکت وبه سمت شهربندرترکمن راه افتادیم.به همراه من پنج چریک مسلح ازببرهای مازندران وبه همراه رفیق پویان نیزیازده چریک مسلح .

هرانسانی درزندگی خودبرای یکبارهم شده صحنه هاوتصاویرزیباودلنشینی راصددرصددیده ونظاره گربوده است.بعدازآشنائی اتفاقی بااعضای سازمان مخفی دردرگیری های حادثه کوی دانشگاه ،زیباترین صحنه وبرای شخص خودم علاوه برجذابیت خاص ،باوجودکمی ترس وهراس ،صحنه ای بودکه ازبندرترکمن حرکت وباآغازتاریکی شب به لب مرزبین المللی رسیدیم بیست ودونفرچریک مسلح دریک صف منظم وبی سروصدا ازخط مرزی چنان گذشتندکه انگارازکوچه های محله خودمی گذرند.
گروه مامی بایستی تابیست وچهارساعت بعدخودرابه شهرعشق آبادترکمنستان برساند.وگروه دیگرکه شامل مسئولین سازمان مخفی وبیست چریک مسلح اسکورت آنان نیزازطریق دریای خزر،ابتدابه آذربایجان وسپس به شهردوشنبه تاجیکستان.وگروه ماابتدابه ترکمنستان وسپس به تاجیکستان.درشهرعشق آبادمهمان رفیق توماج یکی دیگرازمسئولین کمیته شمال بودیم بعدازسه روز باخبرشدیم که گروه مسئولین سازمان به سلامت خودرابه شهردوشنبه رساندندوحرکت ماازشهرعشق آبادآغازشد.
مانیزبعدازپشت سرگذاشتن بعضی ازموانع بازرسی وایستگاههای پلیسی ونظامی که باعث اتلاف وقت شدبعدازپنج روزبه شهردوشنبه رسیدیم.

_______________________

شبکه وسیع مبارزین ببرهای مازندران


اینکه درهمه گروههاونیروهای سیاسی مخفی درسراسرجهان،افرادواشخاصی بایدوجودداشته باشندکه ازاوج ونهایت هوش وذکاوت واستعدادخارق العاده برخورداربوده تابتوانندتشکیلات موردنظرخودرایاری داده وبخش اعظمی ازمشکلات موجوددردرون تشکیلات رابردوش خودبگیرندشایدامری عادی ومعمولی به حساب آیدامامن معتقدم که همه نیروهای سیاسی مخفی درجهان اگرگردهم آیندشایدبه هوش وذکاوت آن چهارراهنماوبلدراه،عضوکمیته شمال مازندران نرسند.حسابش رابکنیدبااضافه شدن تعدادی دیگرازچریکهای فدائی خلق ،(گروه توماج)درعشق آبادبه گروه ما،بیش ازسی چریک مسلح به اسلحه های کمری وتعدادشش نفرازآنان هم مسلح به اسلحه کلاشینکف،مسیرشهرعشق آبادتاشهردوشنبه تاجیکستان راچنان طی کردندکه یک قطره خون ازدماغ کسی نریخت.هرچندکه دوسه مورددربعضی روزهاوچهاریاپنج موردهم درشبهابایک سری نیروهای نظامی ترکمنستان،وسپس دربخشی ازبین مرزهای ترکمنستان وتاجیکستان،بانیروهای نظامی ومرزبانان ازبکستان ،برخوردکردیم که مجبوربه پنهان شدن به مدت چندین ساعت شدیم اماحقیقتاًکارراهنماهاوبلدراههاتحسین برانگیزوبرای من هیجان برانگیزبود.
همان مسیری راطی می کردیم که چندروزقبل مسئولین سازمان مخفی آن راطی کرده بودندوهدف کمیته شمال ازتقسیم به دوگروه نیزدراین نهفته بودکه اگرگروه مسئولین سازمان ازآغازحرکت ازدریای خزرتاآذربایجان وسپس ازآنجاتاشهردوشنبه ،باهرنوع مشکل ویادردسرهائی چون دستگیری ازطرف نیروهای امنیتی چهارکشورآذربایجان،ترکمنستان،ازبکستان وتاجیکستان،مواجه شدندگروه تحت مسئولیت رفیق پویان،عملیات نجات رفقای یشان راآغازکنند.
طبق گفته مسئول کمیته شمال علاوه برآنکه خودش دارای پاسپورت وکارت شهروندی آمریکاورفیق توماج پاسپورت ترکمنستان ،وچهارراهنمای دیگرپاسپورتهای کشورهای تاجیکستان وترکمنستان راداشتندمابقی اعضا،همه بی پاسپورت وممنوع الخروج ازکشور.
کمیته شمال باآموزش تعدادی ازاعضای حالاحقیقتاًکماندوهای حرفه ای شده،ازطریق صیدماهی دردریای خزر،کسب وکارتجارت باکشورهای همسایه ،حتی ارسال باروکالاباکامیونهای ترانزیت....
...........

شبکه وسیع تدارکات اینچنینی کمیته شمال رایابایدعیناًوازنزدیک دیدتابتوان داستان واقعی این مبارزین رانوشت یابایدآنقدرقدرقدرت درسازمان باشیدتا به مانندمسئول کمیته شمال ازاسرارورموزکلی این کمیته مطلع وآگاه باشیدکه بدانیدچکارمی کنید.مسیرطی شده مسافرت شایدبرای من که تاحدی مورداعتماداین سازمان قرارگرفتم راحت وبی دغدغه بودامادردوشنبه تاجیکستان طبق گفته هاوداستانهای سه نفرازنجات یافتگان توسط این کمیته وطبق بیانات عموی رفیق بیژن ،مسئول کمیته مرکزی،کمیته شمال تابحال چندین نفررابدین طریق نجات داده است امادرتمام مدتی که درمناطق مازندران بودندتاخروجشان به کشوری چون ترکمنستان،چشمانشان بسته وکیسه ای برسرداشتند.طی ده سال گذشته تعدادزیادی ازحرفه ای ترین چریکهای فدائی خلق عضواین کمیته بس که اینگونه مسیرهاراطی کرده اندبه مانندکف دستشان ،مسیرهای ورودی وخروجی امن درمرزهای بین المللی رامی شناسندوافرادغیرخودی که ازچنگ نیروهای دولتی ایران نجات یافته اندبه هنگام خروج حتی ازساعات اولیه تارسیدن به مکان امن باچشمان بسته تاساعتهای متوالی راه پیمائی می کنند
غیرازدوشبکه یادشده،چهاریاپنج شبکه دیگردراستانهای شمالی چون گیلان وگلستان وگنبدکاووس وجودداردکه هرکدام ازآنان نیزدراینگونه مواردکارهای حرفه ای خودراانجام می دهند.طبق گفته رفیق پویان وهنگامی که به مدت چهارسال مسئول هزینه هاوبخش مالی کمیته خارج ازکشوردرآمریکابود.جهت تشکیل اینگونه شبکه های حرفه ای .وباامکاناتی که ازلحاظ نیروی چریکی ،شش وسیله نقلیه وقایق های موتوری واسلحه های موجوددرگروهها،توسط دوازده نفرازاعضای ک.خ.ا.ک درآمریکا،آلمان ،ایتالیاوفرانسه،طی چهارسال مداوم مبلغی حدودصدوپنجاه هزاردلارهزینه کردیم.
شبکه وسیع کمیته شمال علاوه برفعالیتهای سیاسی دراستانهای شمالی ،دامنه خودرابه شهرهای تهران ،شیراز،زاهدان وبندرعباس نیزگسترش داده است.....
...(ادامه)...