6/13/2010

بخش تبلیغاتی -سما

دهم خردادماه ۱۳۸۸ باشنیدن خبرکودتای سپاه وحشی وددمنش پاسداران آنهم بخاطرانتصابات نمایشی ومضحک دربارآخوندی -رفقای مسئول درکخاک بلافاصله خودرابه داخل کشوررساندندازابتدای ورودرفقاملاقاتهای فراوانی بارفقاوجلسات مهم درون سازمانی مسئولین سازمان مخفی ایران بعمل آمدرفیق پویان به همراه رفیق توماج بلافاصله باهمان اندک وقت وزمان کوتاه طی یک هفته هرآنچه نیروواعضای کمیته شمال دراختیارداشت درشهرساری - بهشهروبندرترکمن سازماندهی وبرای مقابله باکودتای سپاه ددمنش پاسداران آماده شدند.باآنکه رفیق رئیس دادگاه مخفی باکمیته قضاوت خودبرای تعدادی ازرفقای مسئول -دادگاه راتشکیل وآنان رابه محاکمه کشید.(بدلیل ورودبدون مجوزبه داخل کشور).
امادفاع جانانه رفقا:شهرام وپویان وپژواگ درقبال دادگاه انقلابی باعث شدکه این رفقابا شرط وشروطهای موقت درداخل کشوربمانند.
باآغازوشروع قیام مردم ایران -کمیته شمال -ببرهای مازندران نیزدرکلیه شورشهاوقیامهاشرکت کردند.درخیابان فرهنگ ساری رفقای مسئول کمیته شمال بادویست نیروی خودقدرت ونیروی چریکی خودراباشعارهای سیاسی مختص سازمان چریکها-به رخ حکومت نجس آخوندی ومزدوران حکومتی چون استاندارددمنش وفرمانده سپاه حرامزاده پاسداران مازندران کشید.مردم قهرمان شهرساری ساکن درمناطق چهارراه بابل -میدان شهرداری عیناًدیدندکه چگونه ببرهای مازندران با آن صورتهای پوشیده وبایونیفرم مخصوص ببرهای مازندران-به مزدوران بسیج وحزب الله نجس حمله ویورش بردند.
درتهران نیزاعضای سازمان مخفی ایران تحت امرکمیته مرکزی وبافرماندهی رفیق بیژن درنقاط مختلف تهران دست به حمله هاویورشهای جانانه وچشمگیرزدند.
برای -سما- بویژه کمیته شمال وببرهای مازندران چهارشهرقائمشهر-ساری -بهشهر-بندرترکمن ازمناطق مهم و استراتژیکی بشماررفته ومی رودچراکه سچفخااگرنیروی چریکی ومسلحی دارددرآن مناطق بیشترنهفته است تاتهران.به همین دلیل همه نگرانی های رفقای مسئول درکمیته مرکزی دراین بودکه رفقای مسئول کمیته شمال عجولانه دست به اقداماتی نزنندکه باعث عواقب وخیم وجبران ناپذیرشود.
طبق گفته هاواعترافات رفیق دادگاه مخفی - رفیق بیژن ورفیق آروین به رفیق شهرام که عنوان کردند:...شانس آورده ایم که اون چهارنفردیگه باشمانیامدند(منظورشان ازچهارنفررفیق البرزوسه نفردیگرازاعضای کخاک بود...والاتابحال توشمال خون وخونریزی شروع شده بود...)
نگرانی رفقای مسئول درکمیته مرکزی چندان هم نابجانبوده ونیست چراکه بابازنگری به فلسفه وجودی کمیته شمال درخواهیم یافت که اعضای این کمیته که تابحال وزمان نگارش این مطلب به بیش ازپانصدنفررسیده است همگی به صورت قومی - طایفه ای - وفامیلی های بزرگ مازندرانی تشکیل وبیشتراعضابه یک نحووطریقی باهم فامیل یاروابط طایفه ای وقومی دارند.یعنی رفقای چریکهای فدائی خلق :توماج -پویان - شهرام -البرز-ورفیق بهمن ازسال۱۳۷۰تا۱۳۷۳باگفتگوومصاحبه وتوافق بادوستان - فامیلهاوآشنایان مورداعتمادخودکه همگی ازجنبش پیشتازفدائی خلق دفاع ومعتقدبه جنگ مسلحانه بودندعضوگیری وپایه ریزی شد.همه اعضای کمیته شمال افرادی کمونیست - مارکسیست لنینیست ودرنوع خودچریکهای فدائی خلق متعصب وپرغرورهستند.به همین دلیل کافی بودیکی ازمسئولین کمیته شمال کوچکترین اشتباهی رامرتکب شوند.هرچندکه بعدازدادگاهی رفقادرشهرساری وبعدازنصیحتهاوپندهای بزرگوارانه پیشکسوتان سازمان مخفی رفیق رئیس دادگاه مخفی ورفیق بیژن بامسئولین کمیته شمال اندکی ازخشم وخروش انقلابی آنان کاست.امابراستی اگررفیق البرزویارانش درکخاک -مجوزورودبه کشورادریافت میکردندچه حوادثی پیش می آمد
رفیق بیژن درقبال عدم مجوزبه اعضای کخاک گفت:...با آن شناخت روحی واخلاقی که ازرفقاالبرزوبهمن دارم مطمئنم که بایک جلسه نه تنهابارفیق پویان ورفیق توماج که حتی رفیق شهرام راهم واردمعرکه جنگ مسلحانه میکنند....
رفیق رئیس دادگاه مخفی نیزمی گوید:...عدم مجوزورودبه اعضای کخاک مخصوصاًبه رفیق البرزدرزورگوئی گاهاًبدورازقوانین سازمان است .من مطمئنم که اگرواردایران می شدمعلوم نبوددرکجای شمال غوغائی بپامی شداین رفیق درمبارزه باحکومت ننگین بجای آنکه قوائدمبارزاتی تشکیلات راحفظ کندحتی دردرون تشکیلات قانون شکنی هم کرده اون حتی قانون تروردرون سازمانی راکه خودش هم امضاکرده زیرپامی گذاردچیه که مثلاًداخل کشورشلوغ شده وبایددست به عمل مسلحانه زدماهم می گوئیم برای مبارزه مسلحانه حتی اگرازطرف رفیق البرزونیروهای تحت امرش آغازشودپس بایدکلیه شرط وشروطهای امضاشده بین اعضای مسئول رازیرپاگذاشته واولین ترورانقلابی دردرون سازمان رادرموردایشان ودوستانش به اجرابگذاریم درحالی که زنده ماندن آن رفقابرای مابیشترازدست زدن ویاآغازجنگ مسلحانه دربخشی ازشمال کشورتوسط آنان-برای ماوسازمان مهمتراست.ایشان باآن رفقایش تاشرایط لازم درداخل کشورایجادنشودحق ورودبه ایران راندارند....
____________________
شایدباورودکلیه اعضای کخاک به داخل کشوروباآغازجنگ مسلحانه- سازمان مخفی -کلیه شرایطهای سیاسی -اجتماعی ونظامی کشوررادگرگون میکرداماطبق گفته رفیق پویان. : .......
________________
...سرزمینمان ایران که جای خودداردحتی دنیاهم بااین حرکت سازمان بخودخواهدآمد...متاسفانه نسل بدشانس وبداقبالی هستیم.تاسال ۶۷سچفخااکثرنیروهای قدیمی خودراازدست دادهیچکس نبودکه ازجنبش دفاع کندامروزهم که سازماندهی شده ایم وخوشبختانه نیروی کافی داریم ...بودجه واسلحه کافی نداریم...باتمام وجوداین وضعیت وخیم من هم معتقدم که اگررفقای کخاک واردکشورمی شدنددست به اقداماتی می زدندحتی بدون اجازه کمیته مرکزی ودادگاه مخفی ..رفیق البرزهم چریکی هست که اگرغرورانقلابی اش به سربیایدکلیه قوانین سازمان رازیرپامی گذاردومن شخصاًبه این اخلاق این رفیق حقیقتاًعلاقه مندم اون حتی توی سازمان هم شورش بپامیکند...وگوشش هم به کسی بدهکارنیست...
______________
براستی تفاوتهای روحی واخلاقی رفقای فدائی درتهران بارفقای فدائی درمناطق شمالی کشوردرچیست علاوه برآنکه مردم قهرمان مازندران آنقدرشجاع وجسورهستندکه دربرابرهرنوع ظلم وستمی بایستندوفارغ ازآنکه کمیته شمال حتی قبل ازآغازقیامهاوشورشهاهم به دربارولایت وقیح وهم به استانداران ددمنش وفرماندهان وحشی سپاه پاسداران درمازندران وگلستان -اخطارواولتیماتوم داده بودندکه اگرنیروهای مزدورپاسداران رادرخیابانهاببینیم همه آنان رابه همراه خانواده های حرامخورشان قتل عام خواهندکردپس چرادواستان زیبای گلستان ومازندران کمترین شورش رابعمل آوردند
آیاشمالی هاآگاهانه وبازرنگی وتیزهوشی مختص خوددراینگونه موارددست به اقدام میزنند
درسال ۱۳۷۱-۷۲هیچکس درایران حتی به فکرمبارزه سیاسی -اجتماعی هم نبودحتی نمی دانستندکه درمملکت دین زده یشان چه میگذردبطوری که هرشصت وپنج میلیون ایرانی به مانندموجودات مسخ وطلسم شده تنهابفکرسیرکردن شکم گرسنه خودوخانواده خودبودند,امادرآن ایران طلسم شده طرح ترورانقلابی آخوندحرامزاده علی اکبرهاشمی رفسنجانی بهرمانی به همراه سگ گزمه های گ....خورش پاسدارنقدی وقالیباف ومحسن رضائی وآن الاغ چلاغ شده سعیدحجاریان افلیج شده ازطرف رفقای فدائی خلق درکمیته شمال به کمیته مرکزی ارائه می شودحتی مسئولین کمیته مرکزی سازمان نیزهرگزانتظارچنین طرحی رانداشتندطرحی که آنزمان ازطرف رفقا شهرام -پویان -توماج بهمن والبرزارائه داده شده بودوقاطعانه نیزمسئولیت هرنوع اتفاق وحادثه راقبول کرده بودند.
چندماه قبل دریکی ازجلسات رفقای فدائی خلق درتاجیکستان چهاربحث عمده به میان آمداولین بحث درباره چرائی عدم آغازجنگ مسلحانه ازطرف سازمان مخفی - دومین بحث درموردرفقای کخاک -سومین بحث آخرین وضعیت وموقعیت سازمان مخفی وچهارمین بحث درباره قیام وشورشهای اخیروتاثیرمردم شمال دراینگونه قیامهای مقطعی بود امادرموردموضوع آخرین یکی ازاعضای ببرهای مازندران بحثی رابه میان کشیدکه باعث تاثربسیاری ازرفقاشدرفیق مازندرانی درمورداین موضوع چنین گفت
....من با آنکه بیست وچهارسالمه ...امابابررسی تاریخ جنبش چریکهای فدائی طی سه دهه گذشته تنهااین رافهمیدم که بزرگترین ونابخشودنی ترین گناه درعرصه خیانت به رفقای فدائی درشمال ازطریق فدائیان درتهران بوداگرکمی به ضربه های سالهای ۶۰-۶۴-۶۷و۶۹بیاندازیم علناًمیبینیم که هشتاددرصدلورفتگان درمازندران ازطریق تهران انجام شده...اینه که متاسفانه ماشمالیهاهیچ اعتمادی به تهرانی هانداریم تهرانیهاهمیشه درحق مامازندرانیهایانامردی کرده اندیاخیانت ...چیزمثبتی تابحال ازآنان ندیده ایم... نمونه اش همین برخوردرفقای مسئول درتهران بارفقای شمالی یمان توخارج(منظورش رفیق البرزمی باشد)..حالاهم به نظرمن بهتره نپرسین چراشمالیهاتوتظاهراتهاشرکت نکردن یاچشمگیرنبوده هیچ دلیلی وجودنداره جزتفاوت اخلاق وفرهنگ درسطح گسترده دراین استان ...می خواهیدتجربه کسب کنید...همین الان کمیته مرکزی سازمان اعلام کنه که هم بودجه دستمونه وهم اسلحه ومهمات کافی وجنگ مسلحانه راآغازکنیم ..من به شماقول می دهم که هیچکدام ازاعضای کمیته شمال به شماپاسخ مثبت نمی دهندامااگه همون امکانات وجودداشته باشه ویکی ازرفقای شمالی توکمیته اعلام جنگ مسلحانه بده من بازم به شماقول میدم همان روزاول هزارنفراسلحه بدست میگیرن ...علتش اینجاست...علت درتفاوت بین حرف وعمله....باآنکه نیمی ازمردم تهران به خیابانهاریختن بازهم شمالیهابه آنهااعتمادنمی کنندچون خوب میدانیم که
چندروزبعدهمه یشان اونهم درست وسط مبارزه گم ونایاب می شن ...اصلاًخودشونومیزنن به کوچه علی گدا
__________________
ماقضاوت رابرعهده همه هموطننان ایرانی می گذاریم.اماامیدآن داریم که هرچه زودتررفقای فدائی خلق درکخاک به رفقای مسئول درداخل کشورملحق شوندوخلق ستمدیده ایران شاهدهنرنمائی هاوشاهکارهای مبارزاتی ببرهای مازندران درجنگ مسلحانه باشند
________________________
بخش تبلیغاتی -سما

No comments: