8/15/2010

پاسخی ازطرف بخش اینترنتی وتبلیغاتی سچفخا(۲)


...(ادامه)...


هجده سال قبل رفیق البرزبه همراه تعدادی ازاعضای رده بالای سازمانی ،ازکمیته شمال دریک جلسه محرمانه درتهران،به رفقای مسئول در کمیته مرکزی سچفخابویژه به رفیق بیژن ،علناًگفته بودکه :....اگرمی خواهیم جنبش پیشتازفدائی تولدی دوباره پیداکندوخون وروح تازه ای وارداین پیکره درب وداغون شده واردشوداول هرچیزبایستی به یک مبارزه کاملاًزورگویانه بادوجریان فاسد(اقلیت)و(اکثریتی های خائن)دست بزنیم.هیچ کدام ازمانبایداز گروههاونیروهای فدائی که زمانی تابع آنان بودیم تبعیت ویاحتی کوچک ترین فعالیت سیاسی درراستای اهداف خائن منشانه آنان انجام دهیم .تنهادوچیزرابایدمدنظراهداف اولیه جنبش پیشتازقراردهیم.مبارزه مسلحانه باحکومت ونفله کردن جریانات واپسگرایانه وارتجاعی شده کمونیستهاوفدائیان بی شهامت که درکشورهای بیگانه به خواب خوش فرورفته اند...
جبهه گیری دونفرازرفقای فدائی اقلیتی درقبال گفته های رفیق البرزباعث ایجادیک سری کدورتهای درون تشکیلاتی ،مابین رفیق البرزویاران شمالی باآن دورفیق اقلیتی شد.وبعدازآن جلسه تازمان خروج اعضای .ک.خ.ا.ک .چهاریاپنج باربحثهای سیاسی مابین رفیق پویان ،رفیق البرز ومن(پژواگ)بادورفیق اقلیتی ایجادشدکه سرآخرباتهدیدواخطارواولتیماتوم شدیدالحن رفیق البرز،دال براینکه اگریک باردیگرآن دورفیق فدائی،اسم ونام وکلمه ای ازجریان فدائیان اقلیت دردرون سازمان مخفی،به میان آورندنه تنهاازسازمان اخراج که به جرم جاسوسی برای سازمان مربوطه یشان ،تنبیه تشکیلاتی(بخوانید اعدام انقلابی)خواهندشد.تیم سیاسی رفیق البرزدرهمان سال این دورفیق راازورودبه جرگه نظامی وسیاسی نظامی سازمان مخفی ممنوع اعلام کرد.ازآن زمان آن دورفیق فدائی ازرفیق البرزوتیم سیاسی کمیته شمال ،کینه وکدورتی حقیقتاًبچه گانه وکودکانه به دل گرفتند.
دریکی ازجلسات سازمان درتاجیکستان ،هنگامی که آن دورفیق شروع به موضع گیری وهمان بهانه های بنی اسرائیلی وبنی صدری سابق رادرقبال صدورفرمان ترورچهارمزدوروابسته به حکومت ننگین آوردندناگهان درمیان سخنان آن دورفیق،یکی ازاعضای کمیته شمال-ببرهای مازندران بادرآوردن اسلحه کمری خودونشانه رفتن به طرف آن دورفیق ،بافریادی خشم آگین داد زدکه....
بس دیگه آقای محترم بس دیگه ...خیلی دارین چرندمی بافین...شمابچه تهرونی هاهمونائی هستین که دوتاکشیده وسیلی می خوردین کمونیستهای مازندرانی را۱۰تا۱۰تالومی دادین ...یک لگدبه شمامی زدن وگوشتون رومی کشیدن ...فرداش ۱۰تاچریک توی زندان ساری اعدام می شدن ...می دانیدرفیق ...یاشمابچه تهرانی ها،ماشمالی هاروساده وهالوفرض کرده این یاواقعاًککی توی تنبانتون است..که این جوری چرندیات روبه هم می بافین...هیچ می دونستین که ماشمالی هاهیچ اعتمادی به شمانداریم ...الان هم دارین بازمزخرفات خودتون رومی گین وانتظاردارین سکوت کنیم...مقصرشمادوتانیستین مقصراصلی رفیق بیژنه که شماروبه این جلسه آورده والابه خون همه جانباختگان قسم می خورم که باهمین اسلحه حساب هردوتایتان راهمین جامی رسیدم...چندباربه شمادونفرقبلاًاخطاردادیم امامثل اینکه گوشتان نمیشنوه....شماهاعضوکادرمرکزی شدین تابه چریکهاکمک کنین که حمله های نظامی کنن یامی خواهین همون داستان ج .....ه بازی های یک عده بی پدرومادرمفتخورسی سال قبل روتکرارکنین...آقایان محترم ...یاشماآنقدراحق ونادان وبی اطلاع هستین وخبرندارین که اون مسئولین ورهبرانتون توی خارج به یک عده آدم معتادوالکلی وزنبازوحتی(گی)شدن یاخودتونوبه کوچه علی چپ می زنین..اصلاًشمادونفرحق شرکت توی جلسه رونداشتین این همه توی سازمان چریکها..گَندزدین ....بس تون نیست....؟...حالا هم که مثل اون رهبرانتون ازیک عمیلات نظامی...تپق که نمی زنین هیچ ...تازه شدین اون مادر قحبه فرخ نگهداروعلی کشتگر...نه آقاجون کورخوندین..برای مامازندرانی هافقط یک چیزمهمه...(رفیق شمالی بانشان دادن اسلحه کمری خودگفت:)..این ...این وفادارترین رفیق ماچریکهای مازندرانه...اینه که انتقادمی کنه نه شمارفیقای نارفیق...

___________________

طی هفده سال گذشته نه رفیق البرز،نه رفیق پویان ونه من (پژواگ)هرگزوابداًدرهیچ کدام ازفعالیتهای سیاسی خودبرای اهداف جنبش پیشتازفدائی ،اصلاًازدیدگاههای سیاسی رفیق اشرف دهقانی ،بحثی به میان نیاوردیم که بماندوپیشکش مسئولین کمیته مرکزی سچفخا،حتی خودرفیق اشرف دهقانی ازهرشخصی دراین دنیا،بهترمی داندکه برخوردماویاران فدائی دیگرباایشان ،برخوردازطریق انتقادسیاسی وکاملاًانقلابی بود.تنهااینکه تعدادی ازبیسوادان سیاسی پیرامون رفیق اشرف دهقانی تحت هیچ شرایطی حق عصبانی کردن چریکهای مسلح فدائی خلق بویژه چریکهای فدائی مازندرانی وشمالی رانداشتندکه متاسفانه این ناحقی کاملاًضدانقلابی رابعمل آوردند.
دربرخوردبارفقای فدائی اقلیت نیزبرخورداعضای ک.خ.ا.ک بویژه برخوردخصوصی رفقاالبرزوپویان ،کاملاًبرخوردی انقلابی بوده وهست.دربرخوردبااین جریان که حالا آن راجریانی ارتجاعی وواپسگراخطاب می کنیم همیشه چندموردراعنوان کردیم :
اول:عباس توکل بایدبه بدلیل رفیق کشی وآفریدن حادثه چهارم بهمن(حادثه گاپیلون)ازطرف سازمان مخفی،محاکمه ومجازات شود.(بخوانیداعدام انقلابی)
دوم:آقای مهدی سامع به همراه همسرشان خانم زینت میرهاشمی بایدتوضیحی آشکاروشفاف دهندکه براساس کدام قانون موجودرسچفخا،اسامی بسیاری ازرفقای فدائی اقلیتی رابه رهبراحمق کادرهای مافیائی درسازمان مجاهدین خلق ،پتیاره سیاسی مسعودرجوی،دودستی تقدیم کردآیاآقای مهدی سامع عامل نفوذی مسعودرجوی دیوانه ،به درون سچفخابود،آنهم درست درآن آشفته بازارسازمانی درسچفخا؟که اگراین چنین بودپس بایدبه مانندآن خائن همدستش عباس توکل یا آن دریوزه افتاده سیاسی ،حسین زْهری ،بایدمحاکمه ومجازات شود.
آقای مهدی سامع پنج سال قبل دریک گفتگو(چت ازطریق یاهومسنجر)بارفیق بیژن مسئول کمیته مرکزی سچفخا درتهران ،آشکاراوعلناًبزرگترین دروغ وتوهین وافترارانسبت به یکی ازرفقای رزمنده فدائی وعضوخانواده فدائیان مازندرانی ،رواکردکه بعدازگذشت پنج سال هنوزاین آقادرقبال سئوالات مکررمادراین مورد،به مانندمسعودرجوی سکوت اختیارکرده است .


خودبخوانیدمابقی داستان را


...(ادامه)....


پژواگ _دوشنبه -تاجیکستان

No comments: