8/31/2010

کمیته شمال - ببرهای مازندران

دونامه ازدورفیق ازشهرگلوگاه - مازندران

______________________

این همشهری مایادش رفت بگویدکه هوش وذکاوت واستعداددرخانواده باقردائی ،چیزیست ذاتی وفطری که فرزندانش ازپدربزرگ وپدربه ارث برده اند.یادش رفت که بگویدپسربزرگ دائی باقربدلیل عشق وعلاقه اش به علم وتحصیل،وبدلیل کمبودمعلم واستادریاضی درچندمدرسه مختلف درس می داد،اغراق نمی کنم ودروغ هم نمی گویم باجرات تمام میگویم که هرکسی که دلش خواست می تواندازفارغ التحصیلان ودانشجویان ومحصلین منطقه ازروستای لمراسک تاشهرگلوگاه،بپرسدکه فرزنددائی باقرچگونه مدرس ومعلمی برای آنان بود همان هائی که خوشبختانه ازلحاظ درجات تحصیلی به مکانهاومقامهائی رسیده اندمنجمله خودم.همشهری ماصحبت ازاستعدادرفیق ش...دربازی شطرنج به میان آوردندامابایداضافه کنم که همین شخص درست بافتوای آن خمینی هندی زاده درحرام بودن بازی شطرنج،این نابغه شهرگلوگاه دربین شطرنج بازان محله خودمسابقه شطرنج برگزارکرده بودهرچندکه دو یاسه بازی رقابتی بین این رفیق ورقیبانش حتی نصف روزراهم گرفته بوداماسرانجام همه رقباباختند.تنهارقیب سرسخت ایشان یکی ازدوستانش ازشهرساری بودکه اونیزسرانجام باسختی تمام باخت

_______________________________

شهرگلوگاه سرزمین باهوشهاونابغه های کمونیست وفدائی

رفقای فدائی بادرودبه همه شما
:


درسایت کمیته انقلابی شمال مطالبی رادرباره مادرفدائی نازخانم عسگری خواندم .من فرزندیکی ازفامیلهای نزدیک این مادرشجاع دل هستم .
درشهرماگلوگاه ،همه این مادرستمکش رازن دائی صدامی زدند.وهمسرایشان راهم باقردائی .مادرفدائی ،صاحب ۹فرزند،چهارپسروپنج دختربود،که اکثرفرزندانش تحصیلات عالی راطی کردند.بعدازپیروزی انقلاب اکثرفرزندان این مادرگرامی ،به جنبش چریکهای فدائی خلق ،وصل می شوند.درسال۱۳۶۳و۶۴باحمله ارتجاع وحزب الله چماقدار,دوفرزندایشان وعروس خانواده اش دستگیروباخیانت آشکاروعلنی آقای علی کشتگر،ابتداموردشکنجه های شدیدفیزیکی ،درزندانهای وکیل آبادمشهدوزندان بخش هشت ساری قرارگرفته ودرسال ۱۳۶۵ حتی تاپای اعدام هم پیش می روندوروزهای ستمکشی مادرفدائی وباقردائی ازهمان روزهاشروع می شود

No comments: