9/12/2010

بخش اینترنتی سازمان مخفی ایران


بادرج مطلبی ازطرف رفقای فدائی دریکی ازسازمانهای فدائی درخارج ازکشور،سازمان ما،هرنوع قضاوت عادلانه وانقلابی رابروجدان پاک همه رفقای چریکهای فدائی خلق می سپارد،دربرخوردآشکاروعلنی باسازمانهای فدائی درکشورهای خارجی ،ماهمواره اعلام کردیم که یابایدکلیه حقایق وواقعیتهای رخ داده شده درجنبش پیشتازفدائی که توسط بسیاری ازرفقای فدائی چون اشرف دهقانی،عباس توکل ،حسین زهری(بهرام)،مهدی سامع،ووو......بوقوع پیوست راعلناًوکاملاًرفیقانه عنوان کنندیااگرهمچنان قصدلاپوشانی وقصدفرارازگفتن حقایق رادارندبازهم یابایددریک دادگاه کاملاًانقلابی که مختص سازمان چریکهای فدائی ست محاکمه شوندآنهم توسط خودماچریکهای فدائی ،یاهمان بهترکه تاآخرعمرشان درهمان کشورهای (توریست پذیر-توریست ازنوع فدائی)بمانندتاازمجازاتهای آینده،درایران آینده مصون بمانند.
کلیه برخوردهای سازمان مابااینگونه افرادتنهاوصرفاًبرخوردی کاملاًانتقادی اماانتقادی خشن وقاطع وجدی بود.
دربرخوردباگروه رفیق اشرف دهقانی که بیشترازسازمانهای دیگربااین گروه برخوردانتقادی جدی بعمل آوردیم بدلیل بیان کلیه حقایق درچهارچوب عدم تحرک وعدم فعالیت جدی،درگردهم آوری همه رفقای فدائی بودکه طی بیست سال گذشته ازکشورخارج شدندکه قضاوت دراین کوتاهی وبی مسئولیتی آشکاررابه وجدان خودرفیق اشرف دهقانی می سپاریم.
درموردگروه فدائیان اقلیت نیزبرخوردقاطع مادردوموضع کاملاًجدی آشکاربودیکی اینکه این گروه هنوزازتکه وپاره کردن سازمان چریکها،به خودمی بالدودوم خیانت ورفیق کْشی غیرقابل انکارآقای عباس توکل درحادثه گاپیلون.
درموردگروه هویت برخوردمادرچهارموضع کاملاًبرحق هویدابودیکی عدم پاسخگوئی ودراصل لاپوشانی کامل وفرارازدوحقیقت که بازیکی بی مسئولیتی کامل ورفتارهای تنبل منشانه آقای مهدی سامع دراعزام بیش ازپنجاه چریک فدائی خلق به منطقه کردستان درسال ۱۳۶۷ و۱۳۶۸-،توهین آشکاروعلنی به یکی ازرفقای فدائی به نام...که مدتی حتی برای آن گروه چه درداخل کشوروچه درکشورترکیه فعالیت می کرد. دوموضع دیگر:یک_فرارایشان ازدادن پاسخی روشن درامردادن اسامی رفقای فدائی خلق (اقلیتی)به سازمان مزخرف ومزدورشده مجاهدین خلق ودوم عدم پاسخگوئی شفاف وعلنی درامرهمکاری باسازمان مافیائی شده مجاهدین خلق آنهم بااسم ونام وآرم سچفخا.
دربرخوردباگروه حسین زهری (بهرام)نیزازهمان ابتدابرخوردما،برخوردی کاملاًسازمانی واخلاقی بود.که خوشبختانه یامتاسفانه این آقانیزتابحال پاسخی روشن نداده اند.

بخش اینترنتی سچفخا(س.م.ا)بدلیل داشتن حس وروحیه ومزاج ضدسانسوروضدقیچی مطبوعاتی ،که وجودهمین روحیه ،سایت سچفخاراازدیگرسایتهای مدعی فدائی متمایزوجدامی سازدبادرج مطلبی خواندنی ازگروه حسین زهری ،باردیگرقضاوت درموردکلیه گفته هاوبیانات ارائه شده ازطرف حسین زهری رابه وجدان پاک وانقلابی همه چریکهای فدائی خلق می سپاریم.
سازمان مادراین موردیعنی حمله همه جانبه به باندبی شخصیت وبی هویت همیشه خائن (اکثریتی هاوتوده ایها)دست اتحادودوستی رابه طرف مخالفین سرسخت این باندنجس درازمی کندحتی اگرآن شخص رفیق حسین زهری باشد.



بخش اینترنتی سازمان مخفی ایران

______________________________
درج یک مطلب ازطرف سچفخا(گروه حسین زهری

اکثریت: چرچیلیسم یا رسیدن بقدرت بهر شکل

در حاشیه اطلاعیه سازمان اکثریت در مورد قتل های درون سازمانی



....اکثریت در این اعلامیه سعی در انسانی بودن خود و رفتار و کردارشان داشته و مضحکانه مینویسد:"علیرغم اینکه چندین دهه از آن قتلها میگذرد، وجدان انسانی و ..................ایجاب میکند که قتلها ی صورت گرفته محکوم شود و از رفقای به قتل رسیده اعاده حیثیت به عمل آید و از خانواده های آنها پوزش طلبیده شود" . اگر براستی اکثریتی ها "وجدان انسانی" شان غلیان کرده و واقعا به مسایل انسانی بها میدهند بهتر نبود در کنار این اعلامیه که برای اثبات آن نه مدرکی دارند و نه سند محکمه پسندی، به عملکرد فاجعه آمیزشان در۳۰ سال گذشته در همکاری، لو دادن، و شرکت در کشتار انقلابیون و آزاده گان این سرزمین همدوش با رژیم جمهوری جنایتکار اسلامی، اعلامیه ای میدادند و عملکردشان را محکوم میکردند و از خانواده قربانیانشان پوزش میطلبیدند تا شاید بزور هم که شده باور کرد که اطلاعیه اخیرشان ناشی از غلیان "وجدان انسانی" شان بوده؟ آیا بهتر نبود در حالی که تمامی رهبران درجه یک و دو این سازمان اکثریت زنده هستند و دلیل و سند معتبری هستند بر این ادعا، از آنها خواسته میشد در مورد لو دادن تشکیلات های سازمان که با اکثریت نرفتند از جمله تشکیلات سیستان وبلوچستان و یا چاپخانه مخفی سازمان ( که بنا به اقرار مهدی فتا پور، وی به آنجا رفته بوده و آدرس آنجا را میدانسته)، و یا تقلب در رای گیری ها برای کمیته مرکزی و جابجایی آراء رفیق احمد غلامیان لنگرودی به نفع فرخ نگهدار، تصفیه و ترور شخصیتی مخالفان (نمونه کاملا مشخص آن مورد هلیل رودی است که تمامی مدارک و گزارش هایش علنی شده) و یا غرق داده شدن یکی از اعضای اکثریت در دریای مازندران بخش روسی آن و سرپوش گذاشتن مقامات شوروی آن روز بر آن، همکاری با کا-گ-ب و جاسوسی در میان مخالفان رژیم در شوروی بخصوص در باکو و مینسک، مسئله مشارکت اکثریت در کارهای تجاری با عناصررهبری جمهوری اسلامی، رفت وآمد علی توسلی یکی از اعضای کمیته مرکزی اکثریت و دستیار فرخ نگهدار به درون گمرک بازرگان که سرانجام به انتقال توسلی به تهران انجامید و اکثریت تا مدتها ادعا می کرد وی از باکو ربوده شده است، همکاری با تروریست ها و عوامل رژیم مانند نادرصدیقی، و عزیز غفاری در کشتارنیروهای اپوزیسیون در رستوران میکونوس که منجر به احضار اکثریتی ها نظیر قربانعلی عبدالرحیم پورو چندین اکثریتی دیگر به دادگاه میکونوس شد و دهها مورد دیگر، سخن بگویند تا عمق فاجعه عملکرد آنها مشخص شود و بدینگونه "وجدان انسانی" شان کمی آرام گیرد؟.....

No comments: